غاليان و انديشه تحريف قرآن - صفحه 195

4. تحريف عقايد شيعه

بيش‌تر عقايدي كه غلات به آنها معتقد بودند، عقايدي بود كه اصل آنها از شيعه گرفته شده بود، ولي آنها آن عقايد را به شكل تحريف شده عرضه كردند. برخي از اصطلاحات، داراي معاني كش‌داري هستند و امكان دارد بر معاني درست و غلط دلالت كنند. تفويض در رديف اين اصطلاحات است كه در احاديث شيعه از آن سخن به ميان آمده است. مراد از تفويض، از ديدگاه شيعه، آن است كه پيامبر و بعد از ايشان ائمه اطهار(، مسؤول تبليغ احكام و بيان حلال و حرام هستند؛ ۱ اما غلات اين معنا را تحريف كردند و مدعي شدند كه تفويض به اين معناست كه خداوند همه چيز، حتي امور خلق و تدبير را، به پيامبر و ائمه( تفويض كرده است. ۲
تحريف در مفهوم‌هايي چون: رجعت، مهدويت، شفاعت و بدا، بر مباني فكري غلات، صورت مي‌گرفت؛ از جمله آن‌كه مثلاً رجعت را در حقيقت بخشي از نظريه تناسخ خود مي‌گرفتند و يا آن‌كه به مهدويت يكي از امامان و يا رهبران خود قايل بودند. شفاعت را نيز ـ كه از اصول مسلم شيعه است ـ به صورتي ارائه كردند كه تشويقي براي گناه كردن دوست‌داران ائمه( باشد.
تحريف معنوي و تأويل قرآن و تعاليم ديني بر اساس تمايلات فرقه‌اي غلات، مانند تطبيق برخي آيات قرآني بر ائمه اطهار( به قصد ذكر مناقب آنها و برخي اصحاب به قصد ذكر مثالب ايشان، نيز از جمله فعاليت‌هاي آنها به شمار مي‌رود؛ مثلاً اين‌كه خطابيه مي‌گفتند: تأويل آيه (ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا(،۳ آن است كه در هر عصري دو رسول لازم است كه يكي ناطق و گويا و ديگري صامت و خاموش است و محمد(، رسول ناطق و علي(، رسول خاموش بود. ۴
اصل نظريه تحريف و اعتقاد به كم شدن يا تحريف در آيات قرآني نيز در همين زمينه، قابل بحث است. ادعاي تحريف يا اسقاط آيات قرآني مربوط به ائمه اطهار( و عدم حجيت قرآن موجود، فرآيند‌ي است كه غاليان، به منظور اثبات عقايد خود، آن را ترويج مي‌كردند.

حضور غاليان در اسناد روايات تحريف

در اين مرحله،‌ بايد فهرستي از اسامي غالياني پيدا كنيم كه در زنجيره اسناد روايات تحريف واقع شده‌اند. اگر اين كار در ابتدا، دشوار بود، اما اكنون و پس از آماده شدن يك نمونه مناسب از آمار راويان روايات تحريف، تعيين غاليان از بين اين راويان و يا حداقل تعيين كساني كه اتهام غلو دارند، سهل‌تر و هموارتر شده است.
براي اين منظور، فهرست آماري خود را به كتب رجالي شيعه عرضه كرديم. به عبارت ديگر، تك تك راويان مربوط را با مراجعه به علم رجال، از حيث غلو و عدم غلو يا ارتفاع و عدم ارتفاع و تعابير مشابه

1.. الكافي، ج۱، ص۲۶۵ به بعد.

2.. الموضوعات في الاثار و الاخبار، ص۳۰۸.

3.. سوره مؤمنون، آيه ۴۴.

4.. المقالات و الفرق، ص۵۰.

صفحه از 221