غاليان و انديشه تحريف قرآن - صفحه 212

سوم نشانگر وجود چنين منازعاتي در اين مسأله است. ۱ اثبات امامت حضرت علي( و رد ادعا‌هاي ارائه شده در اثبات خلافت ابوبكر، عمر و عثمان توسط شيعه شيعه را، در نهايت، در برابر اين سؤال متكلمان اهل‌سنت قرار مي‌داد كه اگر امامت علي( امر مهمي است، چرا در قرآن از آن ياد نشده است. بازتاب اين مسأله در انديشه اماميه به صورت پديد آمدن اتهام تحريف به قرآن و مصاحف جمع‌آوري شده در زمان خليفه اول و سوم جلوه نمود و در سطح افراطي‌تر، به صورت ادبيات مطاعن‌نگاري و خرده‌گيري بر خلفاي سه‌گانه ظاهر شد.
پيروان مذاهب غلات، معتقد به تحريف قرآن موجود هستند و مي‌گويند تدوين و جمع آوري قرآن موجود، در عصر عثمان صورت گرفته و بسياري از آيات آن، از جمله آيات مربوط به فضايل علي بن ابي‌طالب( و خاندان وي تحريف و حذف گرديده‌اند و تنها مصحف كامل، همان مصحفي است كه به وسيله امام علي( تدوين يافته و حضرت رسول اكرم( آن را به دخترش فاطمه بخشيده و اين، همان مصحفي است كه از امامي به امام ديگر منتقل شده است. ۲
ابن واضح يعقوبي (مورخ معروف شيعي) مي‌نويسد:
شيعيان غالي براي از حجيت انداختن عثمان در سال 398 نسخه‌اي از مصحف عبد الله بن مسعود را بر مصحف عثمان ترجيح دادند و اين اختلاف، باعث شد كه علماي اهل‌سنت در آن عصر به رياست فقيه شافعي، ابوحامد اسفرايني محكمه‌اي تشكيل داده و به سوزاندن آن نسخه حكم كنند. ۳
متكلمان شيعي، با استناد به گزارش‌هاي تاريخي و همچنين ساير روايات اهل‌سنت ـ كه جمع‌آوري قرآن را به خليفه اول و سوم نسبت مي‌دهند ـ از علت از بين بردن مصاحف ديگر جز مصحف عثمان سؤال مي‌كنند. استدلال متكلمان شيعه اين است كه اگر در اين مصاحف، چيزي جز همين آيات موجود در مصحف عثماني نبوده است، چرا بايد آنها سوزانده شوند.
مرحوم آية‌الله بروجردي نيز در اين باره ديدگاه قابل توجهي ارائه كرده‌اند. به عقيده ايشان، كتاب خدا در زمان پيامبر مدون شده بود و رواياتي كه از عامه و خاصه درباره تدوين قرآن پس از وفات پيامبر( نقل شده، مجعول است. عامه براي بيان فضل ابوبكر و عمر و خدمت آنان به اسلام، احاديث تدوين قرآن در زمان ابوبكر با اشاره عمر را جعل كرده و از سوي آنان، اين روايات به خاصه انتقال يافته است. خاصه نيز در مقابل، روايات جمع قرآن به دست حضرت امير( را به گونه‌اي نقل كرده‌اند كه از آن انكار حضرت نسبت به خلافت ابو بكر استفاده مي‌گردد. البته اين‌گونه روايات را عامه نيز نقل كرده‌اند، ولي به گونه‌اي كه از آن خانه‌نشين شدن حضرت و عدم حضور براي بيعت با ابي‌بكر را توجيه كنند. ۴

1.. به عنوان نمونه، هشام بن حكم، كتابي را با عنوان الرد علي من قال بامامة المفضول و مؤمن طاق نيز كتابي با همين عنوان (الرد علي المعتزلة في امامة المفضول) نگاشته‌ است. براي مطالعه بيشتر ر.ك: شيخ صدوق و نظريه تحريف قرآن ، محمدكاظم رحمتي (كتاب ماه دين، ش۳۴)

2.. تاريخ شيعه و فرقه‌هاي اسلامي تا قرن چهارم هجري، ص۳۴۵.

3.. تاريخ يعقوبي، ص۱۹۷.

4.. نهاية الاصول، ص ۳۸۳-۳۸۴.

صفحه از 221