غاليان و انديشه تحريف قرآن - صفحه 217

ادبيات شيعه وارد شده بود. همه اين افراد به خاطر آراي غلو و گرايش‌هاي الحادي معروف بودند و به دليل همين نظريات از جريان غالب تشيع در زمانشان و همچنين در بعد، كنار نهاده شده بودند. ۱
به طور نمونه مي‌توان به روايت زير اشاره كرد:
عن ابي عبد الله( قال: هكذا انزل الله لقد جائكم رسول من انفسنا عزيز عليه ما عنتنا حريص علينا بالمومنين رئوف رحيم . ۲
ملاحظه مي‌شود كه روايت مذكور، كلمات انفسكم ، عنتم و عليكم را در آيه آخر سوره توبه به انفسنا ، عنتنا و علينا تغيير داده است و اين تغيير، از نظر مفهومي، در ارتباط با عقايد غلات معنا پيدا مي‌كند. علامه عسكري در مورد اين روايت مي‌نويسد:
روايت مذكور در الكشاف (ج2، ص223) هم آمده است و بنابر‌اين مي‌توان گفت كه برخي از غلات، اين قرائت را از مكتب خلفا گرفته و سندي براي آن ساخته و به امام صادق( نسبت داده‌اند و آن‌گاه كليني، اين روايت را از سهل بن زياد غالي در كتاب الكافي آورده است.

3. جعل و تصرف

پديده جعل، شاخصه مهمي‌ است كه بايد در ارتباط با فعاليت‌هاي غاليان، مورد توجه جدي قرار گيرد. البته شايد برخي،‌ جعل حديث به معناي اين‌كه جعل كننده، تمام متن حديث را با معاني و الفاظ آن ساخته و براي آن سندي درست كند، نوعي خيال‌پردازي بدانند، امّا بايد اعتراف كرد كه در ميان روايات تحريف هم، رواياتي وجود دارد كه غاليان آن را جعل كرده‌اند و سپس به مصادر روايي ما راه يافته‌اند. ۳ براي نمونه، احمد بن محمد بن ابي نصر نقل مي‌كند كه موسي بن جعفر( به من مصحفي داد و فرمود: در آن نگاه نكن! من آن را باز كردم و سوره (لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا( را در آن خواندم. در لابه‌لاي آن هفتاد تن از قريشيان را با نام و نشان ديدم. آن‌گاه، امام( پيام فرستاند كه مصحف را باز بفرستم. ۴ گفته شده كه اين حديث از ساخته‌هاي اهل غلو است و در جعلي بودن اين حديث، همين بس كه امام(، مصحف را به كسي بدهد، امّا به او بگويد، در آن نگاه مكن، كه اين كاري عبث است، و بر فرض اگر چنين كتابي وجود داشته، بايد از ميراث ائمه( باشد؛ پس چگونه امام( اين ميراث مهم را به فردي كه خويشتن‌دار نيست مي‌سپارد؟! ۵
شاهد مهمي براي جعل و دست بردن در احاديث، حديث زير است. عياشي از علي بن حسن بن فضال، از حمران بن اعين روايت نموده است كه حكم بن عتيبه نقل نموده كه وي روايتي از امام سجاد

1.. مکتب در فرآيند تکامل، ص۴۵.

2.. الكافي، ج۳، ص۴۲۸.

3.. القرآن الكريم و روايات المدرستين، ج۳، ص۴۶.

4.. الكافي، ج۸، ص۵۲- ۵۳.

5.. پژوهشي در تاريخ حديث شيعه، ص۳۰۳ - ۳۰۴.

صفحه از 221