جلوه‌هايی از هنر تصويرآفرينی در روايات ائمه اطهار(ع) - صفحه 257

ـ علي( در تابلويي زيبا و خيال‌انگيز، دانش و حكمت و جايگاه دانشمندان و حكما و عرفا را اين‌گونه به نمايش مي‌گذارد:
دانش، نهري و حكمت، دريايي است، دانشمندان در پيرامون نهر مي‌گردند و حكما در ميان دريا به شناگري و غوّاصي (گوهر معاني) مشغول‌اند و عرفا در كشتي نجات نشسته و سير مي‌كنند.۱
ـ در تابلويي ديگر، شاهد صحنه‌هايي بديع و روح پروريم كه اميرمومنان علي( با بهره گيري از قوّه خلّاقه و تخيّل گسترده خويش به خلق آن مبادرت ورزيده است:
جهان باغي است، سياحت آن شريعت است و شريعت، سلطاني است كه فرمان‌برداري آن لازم است و فرمان‌برداري، سياستي است كه زمامداري بدان قوام مي‌گيرد و زمامدار، چوپان و نگهباني است كه لشكر، كمكش مي‌دهند و لشكر ياراني هستند كه مال كفالت امور آنان را عهده دار است.۲
ـ در يكي ديگر از روايات بديع آن حضرت، مي‌توان نظاره‌گر اين تصوير شگفت و بي‌بديل بود:
خداوند متعال در هر لحظه سه لشكر دارد: لشكري كه از صلب پدران به رحم مادران مي‌ريزند و لشكري كه از رحم مادران به زمين وارد مي‌شود و لشكري كه از دنيا به آخرت كوچ مي‌كنند.۳
ـ در صحنه‌اي ديگر، امام سجّاد( با خلق تصويري بديع و با استفاده از كليد كلماتش دريچه روح آدمي را گشوده و پرنده خيال را در افقي بيكران به پرواز درآورده است:
در بين شب و روز گلستاني وجود دارد كه نيكوكاران (با تهجّد و عبادت خود در شبانه روز) در پرتو انوار آن سياحت مي‌كنند و پرهيزكاران در باغ‌هاي آن متنعّم مي‌شوند.۴
ـ و در نمونه‌اي ديگر، امام صادق( در تصويري خيال‌انگيز، انسان‌هاي خودكامه و مستبد را ـ كه وقعي به آرا و نظريات ديگران نمي‌گذارند ـ همچون فردي به نمايش گذاشته كه بر لب پرتگاهي هول انگيز ايستاده و هر لحظه در معرض لغزش و سقوط در درّه‌اي مخوف است:
خودكامه و مستبد در رأي خويش، بر لب پرتگاه‌هاي لغزش قرار گرفته است.۵

نتيجه

از آنچه گذشت، به وضوح، روشن مي‌شود که ائمّة هدي( با بهره گيري از شيوه مجسّم ساختن معاني، معارف بلند و ژرفي را در سطح فهم همگان تنزّل بخشيده و با ترسيم دقيق حقايق در تصاوير و

1.. العلم نهر و الحكمه بحرّ و العلماء حول النهر يطوفون و الحكماء وسط البحر يغوصون و العارفون في سفن النجاه يخوضون. (المستطرف، ج۱، ص۱۹؛ شرح الكافي، ملاصالح مازندراني، ج۲، ص۶۱؛ آثار الصادقين، ج۱۳، ص۴۹۶)

2.. العالم حديقة سياحها الشريعة و الشريعة سلطان تجب له الطاعة و الطاعة سياسة يقوم بها المَلِك و المَلِك راع يعضدة الجيش و الجيش اعوانٌ يكفلهم المال. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۳)

3.. لله تعالي كلّ لحظة ثلاثة عساكر، فعسكر ينزل من الأصلاب الي الأرحام و عسكر ينزل من الأرحام الي الأرض و عسكر يرتحل من الدنيا الي الآخرة. (شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج۲۰، ص۳۱۹)

4.. اِنّ بين الليل و النهار روضة يرتع في نورها الأبرار و يتنعم في حدائقها المتقون. (ارشاد القلوب، ج۱، ص۸۳)

5.. المستبد برأيه موقوف علي مداحض الزّلل. (اعلام الدين، ص۳۰۴؛ مستدرك الوسائل، ج۸، ص۳۴۲؛ بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۰۵)

صفحه از 258