حفظ شکل و انتقال معنا در ترجمهی نهجالبلاغه
سال
/ شماره پیاپی
/
صفحه
47-62
چکیده :
بررسی مقابلهای ترجمهی فیضالاسلام و شهیدی
ترجمههای نهجالبلاغه، آثار و برکات فکری و فرهنگی بسیاری در پی داشته است که در جایگاه خود آثاری کاملاً دینی به شمار میروند. ترویج آرمانگرایی، اعتمادسازی در فرهنگ، بسط آموزههای دینی، استوارسازی سدهای تدافعی در برابر هجمههای مادیگرایان و اسلامستیزان، جاری ساختن خون جوشندهی حماسه و حضور علی (ع) در رگهای جامعه و افزودن یک مائدهی آسمانی دیگر به منابع فکری دردمندان دینپژوه، از اهمّ امتیازات، برگردانهای نهجالبلاغه است. در این میان، ترجمهی «سیّد علینقی اصفهانی» ملقّب به فیضالاسلام و «سیّد جعفر شهیدی» از این کتابِ گهربار، در عرصهی آثار دینی و از لحاظ کمیّت و کیفیّت مکتوبات دینی، سیری نو برای طرح مفاهیم دینی و معارف از راه بارگردان آنها، بهشمار میرود. مقالهی حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی مقابلهای این دو ترجمه بر مبنای ویژگیهای متنی و اصول نظری ترجمهی متون دینی پرداخته است و در نهایت به این مهم رسیده که سبک ترجمهی هر یک از آنها با دیگری متفاوت است و از حیث انتقال معنا و حفظ شکل نقطهی مقابل یکدیگر هستند و آنکه اولویّت دادن به حفظ شکل یا انتقال معنا به عنوان دو ویژگی برجسته، حاصل شیوهی متفاوت دو ترجمه است. شهیدی به مبدأگرایی و رعایت اسلوب و ابعاد فصاحت و بلاغت نهجالبلاغه توجّه شایان ذکری داشته است و فیضالاسلام به انتقال معانی واژگان و نیز برگردان لایههای گوناگون معنایی توجّهی خاصّی مبذول داشته و ترجمهای خواننده محور ارائه نموده است.
کلیدواژههای مقاله :ترجمه؛ نهج البلاغه؛ فیضالاسلام؛ شهیدی