گزيده نگاري (با بررسي گزيده مفتاح الفلاح) - صفحه 39

نمونه اي از اختصار حديث:

اختصار حديث، نمونه هاي فراواني دارد، و کمتر کتاب حديثي يافت مي شود که حديث مختصري در آن نيامده باشد. ما به جهت آشنايي بيشتر با اين پديده حديثي، و نيز پرهيز از طولاني شدن مقال، تنها به ذکر نمونه اي از آن، بسنده مي کنيم:
حدثنا محمد بن الحسين، عن النضر بن شعيب، عن خالد بن حماد القلانسى، عن رجل، عن أبى جعفر(، عن جابر بن عبد الله الأنصاري، قال: قال رسول الله( :إنى تارک فيکم الثقلين؛ الثقل الأکبر و الثقل الأصغر. إن تمسکتم بهما، لا تضلّوا و لا تبدّلوا، و إنّى سألت اللطيف الخبير، أن لايتفرقا، حتى يردا علىّ الحوض، فاُعطيت ذلک. قالوا: و ما الثقل الأکبر و ما الثقل الأصغر؟ قال: الثقل الأکبر، کتاب الله، سبب طرفه بيد الله و سبب طرفه بأيديکم، و الثقل الأصغر، عترتي و أهل بيتى (بصائر الدرجات: ص 434 ش 5).
پيش از چند صفحه، مختصر اين حديث بدين گونه ذکر شده است:
حدثنا على بن محمد، عن القاسم بن محمد، عن سليمان بن داود، عن يحيى بن أديم، عن شريک، عن جابر، قال: قال أبو جعفر(: دعا رسول الله أصحابه بمنى وقال: يا أيها الناس! إنّى تارک فيکم الثقلين. أمّا إن تمسکتم بهما، لن تضلّوا کتاب الله و عترتي أهل بيتى، فإنهما لن يفترقا، حتى يردا علىّ الحوض (همان: ص 433 ش 3).
هم چنان که مشهود است، حديث دوم، خلاصه اي از حديث نخست، و خالي از عنوان ثقل اکبر و ثقل اصغر است، و هم چنين ذيل آن را ندارد. گرچه مي توان گفت: در حديث نخستين نيز، پديده اختصار صورت گرفته، و جمله «دعا رسول الله أصحابه بمنى» که نمايان گر مکان صدور حديث است، از آن برداشته شده است. بنابراين، مثال بالا نمونه اي براي اختصاري تعاملي و دو سويه خواهد بود. اختصار، در سند حديث دوم نيز، به چشم مي خورد.

2/1. نوادرنگاري

پس از شناخت ريشه هاي آغازين گزيده نويسي، ضرورت شناخت سير تکامل اين تلاش در حوزه علوم اسلامي، و بهويژه دانش حديث، طي قرون نخستين اسلام، رخ مي نمايد. ما بر اين باوريم که نخستين ردّپايي که براي گزيده نويسي، پس از اختصار حديث، به چشم مي خورد، و مورد توجه حديث پژوهان پيشين قرار گرفته، نگارش نوشته هايي با عنوان نوادر بوده است. با کاوشي اجمالي راجع به اين نوشته ها، اين باور قوت خواهد يافت، هرچند معتقديم که نوادرها، منحصر در گزيده نويسي، و نيز لزوماً گزيده هايي حديثي نبوده اند.
اگر نگاهي هرچند گذرا به فهرستگان آثار حديثي نخستين داشته باشيم، کمتر صفحه اي را از نظر مي گذرانيم که در آن از کلمه نوادر نام و نشاني نباشد. اين دست نگاشته ها، صرف نظر از ماهيتي که دارند، سابقه اي بس طولاني در حوزه گزيده نويسي براي خود رقم زده اند. از ابتداي قرن دوم،

صفحه از 59