گزيده نگاري (با بررسي گزيده مفتاح الفلاح) - صفحه 41

نجاشي، در مورد نوادرِ مروک بن عبيد آورده است:
قال أصحابنا القميون: نوادره أصل (رجال النجاشي: ص 425 ش 1142).
از اين بيان استفاده مي شود که نوادرها، قابل انقسام به دو قسم اصل و غير اصل هستند. مراد از اصل، بنا به تعريف برگزيده، دست نوشته هايي است که راويان اخبار احاديث، مسموع خويش را براي نخستين بار در آن ثبت کرده، و به حديث، اصطلاحاً، وجود کتبي بخشيده اند. توصيف نوادر به اصل، شايد بدين عنايت باشد که نوادر مروک، داراي احاديث منتخبي است که نخستين بار نگاشته شده، و از کتاب ديگري اخذ نشده است. شيخ طوسي نيز، درباره نوادر و ديگر کتابهاي حريز بن عبد الله سجستاني، چنين گويد:
له کتب، منها: کتاب الصلاة، کتاب الزکاة، کتاب الصيام، کتاب النوادر، تعدّ کلها في الأصول (فهرست الطوسي: ص162 ش 249).
با توجه به بسياري اين چنين نگاشته ها، معنايي که به ذهن نگارنده مي رسد، آن است که در نگارش نوادرها ـ دست کم نوادرهايي که به موضوع خود مضاف شده اند، مانند نوادر التفسير ـ گزينش متن مشخصي در کار نبوده، و عنوان نوادر، گوياي اين پيام است که آنها آثاري بي سابقه اند، ولي گزينش، از ميان انبوهي از اندوخته هاي حديثي نويسنده، در نگارش بيشتر آنها، نقش به سزايي داشته، و نويسنده از انبان ذهن خود، داده هاي حديثي اي را که برايش از دلالت روشن تر، و احياناً از متن زيباتري برخوردار بوده، گلچين کرده، و در اثر خويش گنجانده است. بايد اذعان داشت که معيار براي انتخاب دسته اي ويژه از احاديث، ويژگيهاي هم ساني نظير، درستي مضمون يا روشني مدلول، و يا زيبايي منطوق آنها، نزد نويسنده بوده است.
البته اين موضوع، به دليل در اختيار نبودن بيشتر کتابهاي نوادر نام، تنها در مورد کتاب‌هاي نوادري که به موضوعي خاص، همچون ادب، تفسير و فقه محدود شده، و گزينش احاديث، با نگاه به همان موضوع بوده، پذيرفتني و قابل اثبات است. نمونه اي از اين گونه نوادرها را مي توان در سخن مرحوم نجاشي، هنگامي که نوادري را براي محمد بن احمد خطيب ساوه اي، معروف به حارثي گزارش مي کند، يافت. او مي نويسد:
له کتاب نوادر علم القرآن (رجال النجاشي: ص 382 ش 1038).
دگربار، راجع به نوادر استاد خويش، حسين بن عبيد الله غضائري مي گويد:
له کتب، منها کتاب النوادر في الفقه (همان: ص 69 ش 166).
موارد ديگري نيز وجود دارد که فهرست نگاران، از نوادرهايي خبر مي دهند که گمان مي رود عنصر گزينش، در آنها دخيل بوده است. نوادر حسن بن علي بن نعمان را که نجاشي آن را صحيح الحديث، کثير الفوائد گفته (همان: ص 40 ش 81)، و يا کتاب محمد بن احمد، که آن را غرر الأخبار و نوادر الآثار ناميده (همان: ص 393 ش 1050)، و يا کتاب موسى بن عمر را که از آن، به طرائف

صفحه از 59