گزيده نگاري (با بررسي گزيده مفتاح الفلاح) - صفحه 43

آثاري ارجمند و پرآوازه را آفريده اند؛ دست آوردهايي بس ستوده در حوزه حديث و ديگر شاخه هاي علوم اسلامي، که فرآيند استفاده از منابع پيشين را آسان نموده، و بالندگي دانش حديث را به ارمغان آورده است.
اينک، با رعايت اختصار، به مطالعه برخي از اين عناوين، و بيان ويژگيهاي هر يک، خواهيم پرداخت.

1/3 . مختصرنگاري

از ميان واژگاني که دلالتي بر گزيده نگاري دارند، واژه اختصار، بيش از همه، در اين معنا، رسا و گوياي پيام گزينش است. امّا آنچه در مورد آن، به لحاظ معناشناسي، پيش از هر مفهوم ديگر به ذهن مي رسد، کوتاه شدن نوشتار، پس از انجام فرايند گزينش، بر پايه اختصار است. وقتي سخن از اختصار به ميان مي آيد، چنين گمان مي رود که نويسنده گزيده نگار، بدون آنکه از محتواي کتاب نخست چيزي را بکاهد، تنها از حجم ظاهري آن کاسته، و زوائد و پيرايه ها (و نه مطالب بنيادي) را، از آن زدوده است. نظر به کارکرد نزديک دو شيوه تلخيص نگاري و خلاصه نگاري به شيوه مختصرنگاري، از عنوان جداگانه آن دو، مي پرهيزيم.
چون اين پژوهش، ماهيتي کتاب پژوهانه دارد، بدين خاطر، بار ديگر به سراغ کتابهاي فهرست کهن شيعي رفته، و به کندوکاو در لابهلاي آن مي پردازيم، تا از چند و چون مختصرنگاري، البته تا سده پنجم هجري، آگاهي يابيم.

نمونه هايي از مختصرنگاري

هنگامي که نجاشي به شمارش کتابهاي محمد بن زکريا بن دينار روي مي آورد، چهار کتاب او را چنين ياد مي کند:
له کتب، منها: الجمل الکبير و الجمل المختصر و کتاب صفين الکبير و کتاب صفين المختصر (رجال النجاشي: ص 347 ش 936 ) ۱ .
او، از تبار بني غلاب، و از ديار بصره، و از وجوه شيعيان آن شهر بوده، که حديث شناسي بسيار دانشمند و صاحب کتابهاي فراواني است. سال وفات او را 298 هـ نگاشته اند (مستدرکات أعيان الشيعة: ج 6 ص 273)، و بدين سان، او نخستين کسي است که در فهرستهاي شيعي، آغازين مختصرنگاريها از او گزارش شده است.
دوم نفر را، حسن بن موسى نوبختي، درگذشته در حدود سال 310 هـ عنوان کرده اند. بر پايه گزارش نجاشي، او متکلّمي مبرّز و فائق بر هم طرازان خويش، در قبل از سال 300 و پس از آن

1.. نجاشي، درباره اش مي نويسد: كان هذا الرجل، وجهاً من وجوه أصحابنا بالبصرة، و كان أخبارياً واسع العلم، و صنّف كتباً كثيرة.

صفحه از 59