گزيده نگاري (با بررسي گزيده مفتاح الفلاح) - صفحه 44

بوده است (رجال النجاشي: ص 398 ش 148) ۱ . شيخ طوسي نيز، او را متکلّمي فيلسوف دانسته، که شيعه و داراي اعتقاداتي پسنديده بوده است (فهرست الطوسي: ص 122 ش 161) ۲ . ايشان، کتابهاي چندي را به او نسبت داده اند، از جمله:
کتاب التوحيد الکبير، و کتاب التوحيد الصغير، و کتاب کبير في الجبر مختصر الکلام في الجبر، مختصر کتاب النقض على جعفر بن حرب في الإمامة، و کتاب اختصار الکون و الفساد لأرسطاليس.
شخصيت سوم، جناب محمد بن مسعود بن عياش سمرقندي، معروف به عياشي است. در شمار کتابهاي بسيار او، نام اين کتابها به چشم مي خورد:
کتاب الطهارات الکبير، کتاب مختصر الطهارات، کتاب الصلاة، کتاب مختصر الصلاة، کتاب الصوم، کتاب مختصر الصوم، کتاب مختصر المحيض، کتاب الجنائز الکبير، کتاب مختصر الجنائز، کتاب المناسک، کتاب مختصر المناسک، کتاب يوم و ليلة و کتاب مختصر يوم و ليلة (رجال النجاشي: ص 350 ش 944؛ فهرست الطوسي: ص 397 ش 605) (فهرست الطوسي: ص 78 ش 99 ) ۳ .
او، در طبقه ثقةالإسلام کليني، متوفاى سال 328 هـ، و از مشايخ کشّي است. کشّي، خود، در نيمه اول قرن چهارم مي زيسته است. در رجال کشّي، نامه نگاري فضل بن شاذان با عياشي گزارش شده است (رجال الکشي: ص 213 ح 380 و ص 371 ح 691)، حال آنکه فضل، در سال 260 هـ، از دنيا رفته است (همان: ص 543 ح 1028). از اينجا روشن مي شود که ولادت عياشي، حدود سال 240 هـ بوده است (مستدرکات أعيان الشيعة: ج 6 ص 300).
شخصيتهاي بزرگ و مبرز ديگري هم چون:
* محمد بن علي بن فضل، نويسنده کتاب مختصر الفرائض (رجال النجاشي: ص 385 ش 1046) ۴ ، و زنده به سال 340 هـ (موسوعة طبقات الفقهاء: ج 4 ص 441 ش 1622).
* محمد بن احمد بن جنيد اسکافي، درگذشته پس از سال 360 هـ، با کتاب المختصر الأحمدي للفقه المحمدي در موضوع فقه ( فهرست الطوسي: ص 393 ش 602) ۵ ، که به احتمال

1.. نجاشي، درباره اش مي نويسد: شيخنا، المتكلم المبرز على نظرائه في زمانه، قبل الثلاثمائة و بعدها.

2.. شيخ، او را چنين وصف مي کند: متكلم، فيلسوف، و كان يجتمع إليه جماعة من نقلة كتب الفلسفة، مثل أبي عثمان الدمشقي و إسحاق و ثابت و غيرهم. و كان إمامياً حسن الاعتقاد، و نسخ بخطه شيئاً كثيراً، و له مصنفات كثيرة في الكلام و نقض الفلسفة.

3.. نجاشي، وي را چنين مي ستايد: ثقة صدوق عين من عيون هذه الطائفة، و كان يروي عن الضعفاء كثيراً، و كان في أول أمره عامي المذهب، و سمع حديث العامة، فأكثر منه، ثم تبصّر و عاد إلينا، و كان حديث السن.

4.. نجاشي درباره اش مي گويد: و كان ثقة عيناً، صحيح الاعتقاد، جيد التصنيف.

5.. شيخ درباره اش مي گويد: يكنى أبا علي، و كان جيد التصنيف حسنه، إلا أنه كان يرى القول بالقياس، فترك لذلك كتبه، و لم يعول عليها.

صفحه از 59