جبرئيل( گفت: اي پيامبر خدا! من هيچ يک از پيامبران را همانند شما دوست نمي دارم. پس زياد بگو: اللهم إنک تَري و لا تُري ... (همان: ص 215).
باز، در ذکر دعاهاي پس از نافله مغرب آمده است:
کليني در کافي، از جعفي، از امام صادق( روايت کرده است که جعفي مي گويد: من بيشتر اوقات از چشم خود شِکوه مي کردم. از اين موضوع به امام صادق( شکايت کردم، حضرت فرمود: تو را دعايي نياموزم که براي دنيا و آخرت تو باشد، و براي درد چشم تو نافع باشد؟ گفتم: چرا! فرمود: بعد از نماز صبح و نماز مغرب مي گويي: اللهم إني أسألک أن تصلّي علي محمد و آل محمد ... (همان: ص 225).
و همچنين در بيان سجده شکر پس از نافله مغرب آورده شده:
صدوق در فقيه از جهم بن ابي جهم روايت کرده است که گفت: حضرت ابو الحسن، موسي بن جعفر( را ديدم که بعد از سه رکعت نماز مغرب، سجده کرد. گفتم: فدايت شوم! شما را ديدم که بعد از سه رکعت، سجده کرديد؟ حضرت فرمود: مرا ديدي؟ گفتم: آري! فرمود: اين سجده را ترک مکن، که دعا در آن مستجاب است (همان: ص 226).
يادآوري اين نکته نيز خالي از لطف نيست که بيشتر مصادر روايي اين کتاب شريف، کتب اربعه و مخصوصاً کافي و من لا يحضره الفقيه و در مواردي تهذيب الأحکام است.
اين گفتار را با اين نويد پايان مي بريم که مترجم ارجمند، به منظور استفاده ديگر انديشمندان فرهيخته و خداجويان ذکرپيشه، از اين اثر ارزشمند و ماندگار، به ترجمه کامل آن روي آورده، که اميد است اين ترجمه هرچه زودتر در اختيار طالبان آن قرار گيرد، ان شاء الله.