شاگردان شيخ بهايي - صفحه 102

10. عبد الوحيد بن نعمة الله بن يحيى الجيلاني الأسترآبادي (م حدود 1080 )

واعظ، حکيم، فقيه إمامي، مفسّر، متکلم، عارف و ...، صفاتي است که در کتب تراجم به وي نسبت داده شده است. تعداد تصنيفات و تأليفات وي بيش از پنجاه عدد است، که در اينجا به بخشي از آن اشاره مي شود: آداب أخوة ( الذريعة إلى تصانيف الشيعة: ج 1 ص 13)، آيينه غيب نما در أسرار و أحوال قلب (همان: ج 1 ص 54)، أسرار التوحيد در شرح اسم أعظم (همان: ج 2 ص 43)، أسرار الزکاة و الصوم و الحج و غيرها (همان: ج 2 ص 45)، أعلى عليين در بيان معنى عبادت و حقيقت آن (همان: ج 2 ص 243)، أنيس الواعظين (همان: ج 2 ص 469)، الحبل المتين در آداب دعاء و دعا کننده (همان: ج 6 ص 239)، الحق اليقين در أحوال مرگ و قيامت (همان: ج 7 ص 41)، زاد راه نجات (همان: ج 12 ص 2)، العروة الوثقى در فضائل أئمة اطهار (همان: ج 15 ص 251)، مصباح الهداية در شناخت حق و الباطل (همان: ج 21 ص 123) و ......

11. عبد اللطيف بن علي بن أحمد بن أبي جامع الحارثي الشامي العاملي (م 1050)

شيخ حر در توصيف وي چنين مينويسد: کان فاضلاً عالماً محققاً صالحاً فقيهاً، قرأ عند شيخنا البهائي و ... ( أمل الآمل: ج 1 ص 111).
چندين اجازه از استادش اخذ نموده است. از تأليفات اوست: جامع الاخبار ( الذريعة إلى تصانيف الشيعة: ج 5 ص 38)، کتاب المنطق (همان: ج 23 ص 52)، شرح استبصار (همان: ج 13 ص 85)، شرح تهذيب (همان: ج 13 ص 157).

12. علاء الدين عبد الخالق، معروف به قاضي زاده کرهرودي

از آثار وي است: الاعتقادية (همان: ج 2 ص 228)، الإمامة (همان: ج 2 ص 328)، التحفة الشاهية (همان: ج 3 ص 443)، السراج المنير (همان: ج 12 ص 162؛ أعيان الشيعة: ج 7 ص 458).

13. شيخ زين الدين علي بن سليمان بن درويش بن حاتم القدمي البحراني (م1064)

به خاطر ملازمت و ممارستش با حديث، به أم الحديث شهره شده است. رسالهاي در باب نماز جمعه و مناسک حج و جواز تقليد، و حاشيه بر مختصر النافع محقق حلي و تهذيب الاحکام شيخ طوسي، از آثار اوست ( أمل الآمل: ج 2 ص189؛ رياض العلماء: ج 4 ص 102).

14. نجيب الدين علي بن محمد بن مکّي جبل عاملي جبعي (زنده در سال 1041)

از افاضل علماي اماميه، فقيه فاضل، محدث کامل، متکلم مدقق و از شاگردان شيخ بهايي و ديگر اکابر وقت بود. خطي خوب و حافظه عجيبي داشت. اشعار نغز و طرفه ميگفت. ديوان استاد خود، صاحب معالم را جمع و تدوين نموده است، و از اساتيد خود، و هم به واسطه پدر خود، از جد خود، از شهيد ثاني روايت مينمايد. به بلاد بسياري از حجاز و يمن و هند و عجم و عراق مسافرتها نمود. از تأليفات اوست: حساب الخطأين، رحلت منظومه، شرح اثنا عشريه صاحب معالم ( أمل الآمل: ج 1 ص 130).

صفحه از 111