15. قاسم بن محمد الحسني الطباطبائي (م حدود 1060)
اردبيلي، در جامع الروات، از وي بدين گونه نام ميبرد: قاسم بن محمد طباطبايي حسني حسيني زوارهاي قهپايي، در قهپا (کوهپايه اصفهان) متولد، سپس به اصفهان منتقل شد، و حديث را از شيخ اعلم افضل اکمل، بهاء الملّة و الدين، شيخ بهايي شنيد. دانشمندي جليل القدر، عظيم الشأن، بلند جايگاه، ثقه فاضل کامل، تواناي در علوم عقلي و نقلي، داراي خصال نيکو بود. تعليقاتي بر کتب اربعه و ساير کتب فقهيه و کلاميه و اصوليه دارد. همچنين رسالهاي در بداء و رسالهاي در فلاحت، از آثار قلمي آن بزرگوار است (جامع الرواة: ج 2 ص 21).
از تأليفات گرانسنگ او ميتوان به مجمع الرجال اشاره کرد، که يکي از کتب جامع رجالي است. عنايه الله قهپايي اين کتاب را از پنج کتاب رجالي پيشين شيعه اماميه؛ رجال نجاشي، فهرست، رجال شيخ طوسي، رجال کشي و ضعفاء احمد بن حسين غضايري گردآورده است .
16. نظام الدين محمد بن الحسين القرشي الساوجي (ت حدود 1000، م حدود 1040)
فقيه، محدث، نقاد، آگاه به علم رجال بود. بعد از وفات شيخ بهايي، جايگاهش نزد شاه عباس صفوي والا و بالا بود. قبل از سن چهل سالگي در آستان حضرت عبدالعظيم حسني، کرسي تدريس داشت (رياض العلماء: ج5 ص242). شرح إرشاد المسترشدين ( الذريعة إلى تصانيف الشيعة: ج 13 ص 81)، الصحيح العباسي (همان: ج 15 ص 15)، تتميم الجامع العباسي (همان: ج 3 ص 340)، زينة المجالس (همان: ج 12 ص 95)، رجال الشيخ نظام الدين محمد (همان: ج 10 ص 144)، از آثار اوست.
17. محمد تقي بن أبي الحسن الأسترآبادي (زنده در سال 1028)
فاضل، عالم جليل القدر و فقيه بود( أمل الآمل: ج 2 ص 251). از آثار اوست: تذکرة العابدين (الذريعة إلى تصانيف الشيعة: ج 4 ص 39)، شرح خطبه شرائع (همان: ج 13 ص 221)، رسالهاي در نماز جمعه (همان: ج 15 ص 68)، چهل حديث همراه با شرح فارسي (همان: ج 1 ص 413).
18. محمد بن نصار الحويزي
فاضل، عالم، جليل، از اوصافي است که شيخ حر در أمل الآمل براي وي آورده (أمل الآمل: ج 2 ص 310). شرح ألفية الشهيدية و حاشيه بر آن، کتابي في الأصول ( الذريعة إلى تصانيف الشيعة: ج 2 ص 174)، الإمامة (همان: ج 2 ص 337)، از آثار وي است.
19. شيخ إبراهيم بن إبراهيم بن الشيخ فخر الدين العاملي
شيخ حر عاملي در أمل الآمل در توصيف وي چنين ميگويد: کان فاضلاً صدوقاً صالحاً شاعراً أديباً، توفي في طوس (أمل الآمل ج 1 ص25). از آثار اوست: رحلة المسافر و غنيته عن المسامر ( الذريعة إلى تصانيف الشيعة: ج 10 ص 170)، و ديوان شعر (همان: ج 9 ص 14). قسمتي از شعرش که در مدح شيخ بهايي سروده، چنين است:
شيـخ الأنام بهاء الدين لا برحتسحائب العفو ينشيها له الباري
مولى، به اتضحت سبل الهدى و غدالفقده الدين في ثوب من القار
و المـجد أقسم لا تبـدو نواجذهحزناً و شق عليه فضل أطمار
و العلم قـد درسـت آياته و عفتعنه رسوم أحاديث و أخيار
( أمل الآمل: ج 1 ص 25)
