متعال، بر پيشوايان برگزيده الهي اطلاق ميگردد. چنين نامهايي، معمولاً از ويژگيهاي برجسته مسمّا برگرفته و به اصطلاح، انتزاع ميشوند. با اين لحاظ، نامهايي که در قرآن و يا در احاديث بر قرآن اطلاق شدهاند، همگي از نوع دوماند؛ يعني نامهايي هستند که با عنايت به صفات و ويژگيهاي موجود در قرآن، بر آن اطلاق شدهاند وگرنه، يک نام براي ناميدن و معين ساختن آن، بس بود و نيازي به ذکر اين همه نام نبود. به علاوه، ذکر اسامي بيمسمّا براي قرآن، با مقام بلاغت و حکمت خداي متعال و اوليايش ـ که جز حقّ و حکمت در کارشان راه ندارد ـ ، معقول نيست.
بر پايه آنچه گفته شد، روشن ميگردد که اوّلاً يکي از راههاي شناخت ابعاد و ويژگيهاي قرآن کريم، شناخت نامهاي آن و تدبّر در ژرفاي معاني اين نامهاست. ثانياً کثرت نامهاي مأثور براي قرآن، حاکي از عظمت و اهمّيت قرآن و نقش گستردهاش در حيات انسانهاست.
ثالثاً قرآن، حقيقتي است واحد، با گستره، ژرفا و مراتب معنايي فوق حدّ تصوّر، و نامهاي متعدّدي که برايش بر ميشمارند، همگي از ويژگيها و صفات برجسته همان حقيقت واحد انتزاع ميشوند.
4. محدود و توقيفي نبودن نامهاي قرآن
آنچه در مبحث پيش بيان شد، اين نتيجه را به دست ميدهد که نامهاي قرآن، از نظر تعداد و الفاظ، محدود و توقيفي نيستند. هر نامي که قابل انتزاع از يکي از ابعاد قرآن و نمودار جهتي از برجستگيهايش باشد، ميتوان از نامهاي قرآن محسوب گردد؛ خواه در قرآن و احاديث آمده باشد، يا نه؛ زيرا ابعاد و کنه حقيقت اين کتاب، در محدوده وصف و احاطه چند ده نام، نميگنجد. ۱
با اين حال، انتزاع و اطلاق اسماي قرآن، بايد با عنايت به دو شرط باشد. نامهايي را ميتوان بر شمُرد که اوّلاً، قرآن داراي چنان ويژگيهايي باشد و ثانياً، تنها نمايانگر حسن و کمال باشند و قبح و ضعفي را به آن نسبت ندهند؛ زيرا قرآن، کتابي است که خداوند متعال، با عظمت و جمالش، در آن تجلّي نموده است. ۲ همچنان که در باب نامهاي خداوند نيز، به حکم عقل و نقل، لازم است به نامهايي بسنده شود که دالّ بر حُسن و پيراسته از ضع و نقص باشند. البتّه احراز اين دو شرط، براي هر کسي ميسّر نيست؛ زيرا نيازمندان بازشناسي لوازم منفي و مثبت معاني اسماست.
البتّه معناي سخن ما، توصيه به افتادن در وادي پُر خطرِ جعل نامها و صفات جديد براي قرآن نيست؛ زيرا کاري است بيضرورت و لغزشخيز و چه بسا به وضع نامها و صفاتي نامتناسب با حرمت و کرامت قرآن و نامنطبق بر حقيقت قرآن بينجامد.
1.. ولو أن ما في الارض من شجرة أقلام والبحر يمدُّه من بعده سبعة أبحر ما نفدتکلمات الله ... (لقمان: آيه ۲۷. نيز ر.ک : کهف: آيه ۱۰۹).
2.. امام علي( در اين باره ميفرمايد: إنّ الله ـ تبارک و تعالي ـ بعث محمّداً( بالحقّ ... بحکم قد فصّله، وتفصيل قد أحکمه، و فرقان قد فرّقه، و قرآن قد بينه، ليعلم العباد ربّهم إذ جهلوه، وليقرّوا به إذ جحدوه، و ليثبتوه بعد إذ أنکروه، فتجلّي لهم سبحانه في کتابه من غير أن يکونوا رأوه ( الکافي : ج ۸ ص ۳۸۶ ح ۵۸۶؛ نهج البلاغة : خطبه ۱۴۷ ؛ بحار الأنوار : ج ۱۸ ص ۲۲۱ ح ۵۵).