5. نام اصلي و نامهاي غالبي قرآن
نام اصلي آن، القرآن است؛ همان نامي که خداي متعال خود براي آن معين فرمود و اسم عَلَم براي قرآن است، نه آن که رهاورد غلبه استعمالي و به اصطلاح، از باب عََلَمِ بهغلبه باشد. برخي از شواهد اين سخن را برميشماريم:
1. در قرآن و احاديث، هر گاه خواسته شده که از قرآن، صرفاً به صورت مسند اليه ياد شود، بيشتر با اين نام از آن ذکر شده و در مجموع، هيچ نامي به اندازه اين نام، بر قرآن اطلاق نشده است. علاوه بر اين، القرآن نام اختصاصي قرآن است و کتابهاي آسماني ديگر، معمولاً به آن ناميده نميشوند. تنها يک جا در خود قرآن، از تورات به قرآن تعبير شده؛ آن هم از باب مَجاز و براي اِشعار به اين که نکوهش و تهديدي که متوجّه مقتسّمان تورات بوده، شامل مقتسّمان قرآن نيز ميشود.
2. در حديثي از امام زين العابدين(، در دعاي روز عيد فطر، در وصف پيامبر اکرم( آمده است:
وخَصّصتَهُ بالکتاب المُنزَلِ عليه والسبعِ المثاني الموحاةِ إليه، وأسميتَه القرآن وأکنيتَه الفرقانَ العظيم، فقلت ـ جَلَّ اسمُک ـ : ولقد آتيناك سبعاً من المثاني و القرآن العظيم و قلت ـ جلّ قولُک ـ له حين اختصصته بما سمَّيته مِن الأسماء : طه، ما أنزلنا عليك القرآن لتشقي و قلت عزّ قولک: يس و القرآن الحکيم، و قلت ـ تقدَّسَت أسماؤُک ـ : ص و القرآن ذي الذکر و قلتَ ـ عظمت آلاؤک ـ : ق و القرآن المجيد فخصصته أن جعلتَهُ قََسَمَکَ حين أسميته و قَرَنْتَ القرآنَ به، فما في کتابک مِن شاهدِ قَسَمٍ و القرآنُ مردَفًٌ به إلاّ و هو اسمه، و ذلک شرفٌ شرَّفْتَهُ به و فضلٌ بعثتَهُ إليه... (الصحيفة السجادية الجامعة : ص 309 ـ 311 دعاي 144).
چنانکه پيداست، امام سجّاد( در عبارتِ و أسميتَه القرآن و أکنيتَه الفرقانَ العظيم ۱ تصريح ميکند که نام قرآن ، از سوي خداي متعال تعيين گرديده و عناويني چون الفرقانَ العظيم و مانند آن، از کنيهها و به اصطلاح، از اسماي کنايات قرآن هستند؛ زيرا کنيه، عبارت است از نامي غير صريح که براي تکريم و يا گاهي تحقيرِ کسي يا چيزي به کار ميرود. ۲
1.. در اين استشهاد، فرقي نميکند که الفرقان العظيم در اين دعا، تصحيف القرآن العظيم باشد، يا نه؛ گرچه اين تصحيف، بعيد به نظر نميآيد؛ زيرا عبارتِ، أسميتَه القرآن وأکنيتَه الفرقانَ العظيم، فقلتَ جل اسمک ... نشان ميدهد که امام( اين نام و کنيه را از خودِ قرآن گرفته و با استشهاد به خود قرآن ميفرمايد: فقلتَ جلّ اسمک: ولقد آتيناک سبعا من المثاني والقرآن العظيم .
2.. فيومي ميگويد: الکُنيةُ اسمٌ يطلق علي الشخص للتعظيم، نحو أبي الحسن، أو علامة عليه ( المصباح المنير : ص ۲۸۶ کني ). به نامهاي غيرعَلَم نيز که با اضافه اب يا امّ به نامي ديگر پيدا ميشوند، از اين رو کنيه ميگويند که عرب براي احترام اشخاص، به جاي ذکر نام، آنان را به اُبوّت يا بُنوّت به کسي نسبت ميدهند.