پس اسم عَلَم و تعيين شده براي کتاب الهي، القرآن است و ساير عناوين، همگي، نخست به عنوان صفت، درباره قرآن به کار رفتهاند؛ حال يا اين حيثيت و کاربرد وصفي، همچنان ادامه يافتهاند و يا در اثر کثرت استعمال، از صفات غالبي قرآن درآمدهاند و حيثيت اسمي يافتهاند. اگر صفتي بر حيثيت وصفي باقي مانده باشد، از صفات قرآن شمرده ميشود و چنانچه حيثيت اسمي يافته باشد، علمِ بهغلبه محسوب ميشود؛ مانند الفرقان .
توضيحْ اين که گرچه نامهاي غالبي نيز همانند ديگر اوصاف، نخست به صورت صفت قرآن به کار ميرفتند؛ ولي کثرت استعمال آنها، چنان اُنس ذهنياي براي توده مسلمين يا عرف اهل قرآن، پديدار ساخت و چنان عُلقهاي ميان اين الفاظ با قرآن ايجاد کرد که چه بسا در کاربرد آنها براي قرآن، توجّه و عنايتي به معاني اين الفاظ نميشود و يا بي آن که معناي اصلي اين واژهها به ذهن مخاطبان بيايد، از شنيدن آنها، بدون تأمّل، متوجّه قرآن ميشوند. چنين خصوصيتي در کاربرد، تنها از ويژگيهاي اسم است، نه صفت. عرب به چنين نامهايي، عَلَمِ بهغلبه ميگويد و ميتوانيم در فارسي، آن را نام غالبي يا صفت غالبي بخوانيم. دليلِ اسمِ عَلَم بودن اين نامها، همين است که معمولاً در مقام گفت و شنود، مورد عنايت قرار نميگيرد؛ بلکه مانند ساير نامهاي اصلي، مقصود از استعمال آنها، معين ساختن مسمّا و توجّه دادن به آن است ؛ حال آن که در صفات، نظر به معنا و حيثيت وصفي موصوف است.
بر عکس، ساير صفات را که از چنان کثرتي در استعمال برخوردار نيستند و در نتيجه، چنان اُنس ذهنياي براي توده مسلمين يا عرف اهل قرآن، پديد نيامده، بايد از صفات قرآن برشمرد؛ زيرا معمولاً در کاربردها و در مقام گفت و شنود، حيثيت وصفي و معناي اصلي اين واژهها مورد توجّه است، نه معين ساختن و توجّه دادن به خودِ مسمّا.
6. معاني نامها
در جاي خود، گفته شده که وضع اسم، بر دو گونه است: يکي اين که وضع آن، صرفاً براي تعيين مسمّا و اشاره به آن است و اگر هم معنايي داشته باشد، وجود آن معنا، سبب وضع يا شرط اطلاق اسم بر مسمّا نيست. ديگر اين که اسم، که تنها براي تعيين مسمّا و اشاره به آن وضع نميشود؛ بلکه وجود معنايش، سبب وضع يا شرط اطلاق آن اسم بر مسمّاست.
نه تنها تمامي صفات قرآن، حتّي صفات غالبياش، از نوع دوماند؛ بلکه نام اصلي آن، يعني القرآن نيز، از همين نوع است. پس معناي اين واژهها، همواره مورد نظر است.
درباره وجه نامگذاري نامهاي قرآن؛ بهويژه نام مبارک القرآن ، اختلافاتي هست؛ ولي ما بدون اشاره به ريشههاي کلامي و لغوي اين اختلافات، با اختصار، تنها به بيان معاني نام اصلي و نامهاي غالبي قرآن ميپردازيم:
القرآن. در ريشهيابي و معناي اين نام، سخنان مختلفي گفته شده که بعضي از آنها، خيلي دور از افق ظهور هستند. (ر.ک : علوم القرآن عند المفسّرين : ج 1 ص 41؛ الإتقان في علوم القرآن : ج 1