عقل از ديدگاه ملا صالح مازندراني
امين حسينپوري
چکيده
شرح ملا صالح مازندراني بر اصول کافي، از جمله شروح الکافي است که به جهت آشنايي نويسنده آن با مباحث فلسفي و حکمي، و در همان حال، تسلّط بر مباحث حديثشناسي، سرشار از بهرههاي فقه الحديثي است. گو اينکه تاکنون، جايگاه آن را آن گونه که درخورِ چنين شرحي است، نشناختهاند. در اين نوشتار، تلاش کردهايم گونه نگاه و انديشه شارح را درباره عقل و جستارهاي مرتبط با آن، مانند چگونگي افزايش مراتب عقل، نسبت عقل با جهل و موضوعهايي از اين دست، به نمايش بگذاريم.
اميد آنکه اين نوشتار، در گام نخست، دريچهاي باشد به سوي آشنايي با انديشه حکيمان حديثپژوه درباره مفاهيم بنيادينِ حديثي ـ همچون مفهوم عقل ـ و سپس راه را براي ارزيابي ديدگاهها درباره مفاهيم حديثي و گزينش ديدگاه درست، هموار سازد.
کليد واژهها: عقل، نفس ناطقه، جوهر مجرّد، جوهر مفارق، جهل.
عقل را در انديشه اسلامي، جايگاهي بس والا دادهاند، تا آن جا که آن را حجّت باطني خداوند به شمار آوردهاند و اين انديشه چنان در ميان آموزههاي تشيّع، برجسته شده است که رهبران شيعه، بيش از ديگر مذاهب اسلامي، بر عقل و بهرهگيري از آن پاي ميفشارند. نگاهي به شمار احاديثي که در آن، از عقل و بايستگي به کارگيري آن و بهرههاي به دست آمده از آموزههاي عقل و جستارهايي ديگر از اين دست، سخن گفتهاند، براي استوارسازي اين سخن بسنده است.
يکي از نگاشتههاي کهن دانشوران شيعه و از گرانسنگترين اثرها، کتاب الکافي است. نويسنده دانشمند اين کتاب، شيخ ابو جعفر محمّد بن يعقوب کليني (م 328 / 329) نگاشته خويش را با کتاب العقل و الجهل آغازيده است و اين، جز جايگاه بلند عقل، نشاندهنده تيزبيني و زمانشناسي نويسنده نيز هست. وي خود در پيشگفتار الکافي، در سخني گزيده امّا بسيار نغز، چرايي آغاز با احاديث عقل را اين گونه بر مينمايد: