حتّي اگر نخواهيم پذيرش قاعده امکان اشرف را به شارح نسبت دهيم، دست کم ميتوان گفت که بر پايه تصريح وي، همه موجودات، نور عقل خويش را از رسول اکرم( دريافت ميکنند. شارح، راز اين نکته را که آيين رسول اکرم( ديگر اديان پيشين را نسخ ميکند، در همين دقيقه نهفته ميداند.
اين ديدگاه شارح را ميتوان تحليلي عرفاني ـ حکمي از چرايي ناسخ بودن اسلام دانست که در جاي خود، سزامند بررسي است.
3 . افزايش مراتب عقل
گفتيم که از نگاه شارح، نفس ناطقه انساني، از آن رو که با عالم ملکوت ارتباط دارد، عقل ناميده ميشود و باز آورديم که وي اين نفس ناطقه را داراي شش مرحله دانسته بود. اکنون بيفزاييم که از نگاه وي، افزايش مراتب عقل را به دو گونه مي توان تحليل کرد. امام صادق( فرموده: ددد بالعمل استُخرجَ غور الحکمة و بالحکمة استُخرج غور العقل و بحسن السياسة يکون الأدب الصالح؛ با عقل، به ژرفاي حکمت ميرسند و با حکمت ژرفاي عقل را ميتوان فرا چنگ آورد و با نيک تدبيري، ادب شايسته به دست ميآيد ذذذ ووو (الکافي: ج 1 ص 28).للل از نگاه وي، اين سخن امام( را ميتوان بر يکي از اين دو معنا حمل کرد:
يک. بگوييم که عقل در راه حرکت از عالم فرودين به سوي جهان ملکوت و توحيد، منازل فراوان دارد و در هر منزلي، او را نوري است و بصيرتي. آن اندازه که عقل در هر منزلْ نورانيت کسب ميکند، زمينه را براي گام نهادن او به منازل والاتر فراهم ميسازد. به سخن ژرفتر، هر کمالي که عقل در هر يک از اين منازل به دست ميآورد، راه را براي آن هموار ميسازد که استعداد عقل انساني، از قوّه به فعل تبديل شود و به منزلي بالاتر و کمالي عاليتر دست يابد. بدين سان است که غور و ژرفاي هر منزل، در گرو رسيدن به غور و ژرفا و کمال منزل پيشين است (شرحُاصول الکافي: ج 1 ص 329).
دو. اين حديث را ناظر به مراتب ششگانه عقل بدانيم، که پيش از اين گذشت، اگر چنين باشد، آن گاه که عقل در رتبه عقل هيولايي قرار دارد، با به دست آوردنِ دانشهاي ابتدايي از راه به کارگيري حواسّ ظاهري و باطني خود، به مرتبه عقل بالملکه ميرسد و به همين ترتيب، با به دست آوردن کمالات بيشتر، از هر مرتبه به مرتبه بالاتر ارتقا مييابد.
از نگاه شارح، آنچه در هنگام افزايش مراتب عقل رخ ميدهد، آن است که عقل که داراي دو قوّه نظري و عملي است، از يک سو به وسيله قوّه نظري، علوم و کمالات را از مفيض دريافت ميکند و از سوي ديگر، به وسيله قوّه عملي، در مراتب پايينتر اثر ميگذارد و نفس را از راه حُسن سياست و تدبير، به مراحل و منازل بالاتر ارتقا ميدهد. از نگاه وي، عبارتِ و بحسن السياسة يکون الأدب الصالح ، بيانگر همين تأثير عملي عقلي است. ۱
1.. از آن جا که شارح در صدد بوده است که به گونهاي ارزيابي فلسفي و حکمي، افزايش مراتب عقل را با عبارات احاديث تطبيق دهد و هماهنگ سازد، عبارت وي در اين جا کم و بيش پيچيده گشته است.