بررسي روش تفسيري و رويکردهاي مُغنيه در تفسيرالکاشف - صفحه 69

راديو و تلويزيون و ... است . [از اين گذشته] نمي‌دانم آيا روزنامه‌هاي بيروتي که ارتباط محکمي با استعمار و صهيونيزم دارند، جزو اين آمار هستند يا خير؟ (همان: ص 241).
درباره سرمايه‌داري و نظام جامعه‌مداري (سيوسياليستي) نيز وي مطالبي را بيان مي‌کند (ج 1 ص 112). همچنين درباره «تکامل و تعادل در اسلام»، مطالبي آورده است (ر.ک: ج 1 ص 22 ذيل آيه 60 سوره بقره).

ب) رويکرد فقهي

در جهت تبيين رويکرد مفسّر به آيات فقهي، به بررسي آيات 178 تا 252 سوره بقره مي‌پردازيم. اين آيات، مباحث مختلفي چون: احکامِ قصاص، نکاح، روزه، حج، بيع و مسائل مربوط به بانوان را در بر دارد. با بررسي مجموع اين آيات، نکات زير به چشم مي‌آيند:
1. مفسّر محترم، در ذيل آيات فقهي، تنها به بيان تفسير، اکتفا نمي‌کند؛ بلکه مباحثي را جهت روشنگري و توضيح بيشتر، ارائه مي‌دهد. اين گونه موضوعات که با عنواني جداگانه و متمايز از بحث تفسير ذکر مي‌شوند، نشان مي‌دهد که ايشان، در جهت رسيدن هدف اصلي خود، يعني ارائه تفسيري در جهت راضي کردن مخاطب، ۱ گام برداشته است. براي درک بهتر اين ويژگي، به مباحثي چون «الزوج بالکتابية» و «الزواج في العدّه» در ذيل آيات 221 و 234 سوره بقره مراجعه کنيد.
2. مفسّر، در ذيل مباحث فقهي مربوط به اين آيات، از ذکر نظريات گوناگون (در صورت وجود داشتن) چشم‌پوشي نمي‌کند. شيوه پرداختن وي به آنها، بدين گونه است که نظر شيعه و اهل سنّت را در حدّ ايجاز، بيان مي‌کند و در بين اهل سنّت نيز اختلافات بين مذاهب اربعه را (گاهي به صورت نقل قول مستقيم و گاهي به صورت نقلِ به مضمون)، مطرح مي‌کند و البته نيازي به ذکر نشاني ديدگاه‌هاي آنها و اين که در چه کتابي آمده است، نمي‌بيند و براي مثال، به گفتنِ «قال أبو حنيفة» يا «قال فلان»، اکتفا مي‌کند. اين اختصارگويي در ذکر اقوال مخالف، در جهت ارائه تفسيري ساده و واضح است تا هر خواننده‌اي، در هر سطحي، آن را بفهمد. مفسّر، بر آن بوده که مباحث اختلافي را به خاطر ملال‌آور بودن آنها، مطرح نکند (ر.ک: همان: ص 293، 336، 350، 364 و 347).
3. در بيان و بررسي اقوال مختلف درباره مبحثي فقهي، هميشه ناقل صِرف نيست؛ بلکه اگر نظري مخالفِ نظر اکثريت داشته باشد، به بيان ديدگاه خويش مي‌پردازد و با دلايل مختلف، آن را تقويت مي‌کند. براي نمونه، مفسّر در ذيل آيه 221 سوره بقره، درباره بحث ازدواج با زنان اهل کتاب، در ابتدا به بيان نظر اسلام درباره عدم صحّت ازدواج با زنان غير اهل کتاب (مثل بت پرستان، خورشيد و ماه پرستان و زردشتيان)، بحثي را به ميان مي‌کشد. سپس به بيان نظر مذاهب چهارگانه اهل سنّت درباره ازدواج با زنان اهل کتاب، پرداخته و بيان مي‌کند که همگي آنها بر

1.. اشاره به عبارت مفسّر در مقوله «فإنّ اللّونَ الذي يغلبُ علي تفسيري هذا هو عنصر الإقناع، إقناع القاره، بأنّ الدين بجميع اُصوله و فروعه و سائر تعاليمه» (ر.ک: همان: ص ۱۳).

صفحه از 78