بررسي روش تفسيري و رويکردهاي مُغنيه در تفسيرالکاشف - صفحه 75

1. واژه «اسرائيليات»، در اصطلاح، گاهي در معنايي ويژه، فقط بر آن دسته از راوياني اطلاق مي‌گردد که صبغه يهودي يا مسيحي داشته‌اند و گاهي در معنايي گسترده‌تر، روايات يهودي و اسرائيلي را نيز شامل مي‌شود. گاهي نيز در مفهومي گسترده‌تر از دو مورد پيشين به کار مي‌رود و هر نوع روايت و حکايتي را که از منابع غير اسلامي وارد فرهنگ اسلامي شده باشد، شامل مي‌شود (همان: ص 97).
2. گاهي واژه اسرائيليات، صرفاً به معناي گزارش‌ها و وقايع تاريخي قوم يهود و بني اسرائيل به کار مي‌رود، چنان که کتاب اسرائيليات القرآن، جهت بررسي اين نوع وقايع، تأليف شده است (همان جا).
3. گاهي در ذيل آيات قرآن، بويژه آياتي که در مقام بيان داستان‌هاي پيامبران الهي و امّت‌هاي آنان است، رواياتي از اهل بيت( و پيامبر( رسيده که ممکن است برخي، آنها را در رديف اسرائيليات، قرار دهند؛ ولي بايد توجّه داشت که روايات تفسيري اهل بيت( هيچ ارتباطي با روايات منقول از اهل کتاب يا راويان متأثّر از يهود و نصارا ندارند، گر چه ملاک اعتبار و حجّيت هر دو دسته، يکسان است؛ يعني مي‌بايد صحّت و سقم مضمون و محتواي آنها را بر عرصه قرآن کريم، تعيين نمود (همان جا).
نکته اخير، بيانگر آن است که تمام روايات مربوط به امّت‌هاي پيامبران گذشته، در زير برخي آيات، اسرائيلي نيستند و بايد با عرضه آنها بر کتاب خدا، صحّت و سقم آنها را روشن نمود. امّا پرسش اين جاست که رويکرد مرحوم مغنيه در تفسير الکاشف به اسرائيليات، چگونه است؟
در پاسخ، بايد گفت که مرحوم مغنيه، اسرائيلياتي را که در برخي تفاسير آمده‌اند، چيزي جز خرافه و کذب نمي‌داند و نسبت دروغ به آنها دادن را بهتر از نسبت دادن آنها به اسرائيل (يعقوب) مي‌داند (ج 1 ص 14) و به هيچ عنوان از روايات اسرائيلي در تفسير خويش، بهره نمي‌گيرد.
در اين جا دلايل عدم استفاده مفسّر از روايات اسرائيلي را بر مي‌شماريم:
الف) قرآن کريم، محتوا و مضمون اين گونه روايات را تأييد نمي‌کند و خارج از مضامين قرآني است؛
ب) اين روايات، به هيچ وجه در سنّت نبوي، استناد صحيحي ندارند؛
ج) محتواي اين روايات، توسّط عقل، تأييد و توجيه نمي‌شوند (همان جا).
براي نمونه، ‌مي‌توان به داستان خلقت حوا سلام الله عليها از دنده آدم( اشاه کرد که مفسّر، در اين باره مي‌گويد:
از جمله شايعات، خلقت حوا (س) از دنده آدم( است که هيچ مصدري صحيحي براي آن، وجود ندارد و روايتي که اين داستان را ذکر مي‌کند، غير قابل اعتماد است.
آن گاه، روايتي را از امام صادق( نقل مي‌کند که کسي نزد ايشان آمد و درباره اين داستان پرسيد. امام( آن را انکار کرد و فرمود:خداوند، از چنين نسبتي، والا و برتر است. مگر خدا عاجز بوده است که براي آرامش آدم( همسري از غير دنده او خلق کند؟(همان: ص 85).

صفحه از 78