فَترت وحي يا طبيعت وحي؟ - صفحه 55

در اوايل بعثت بود؛ امّا چنان که شيخ طوسي آورده، مصاحبت جُندب با پيامبر خدا، پيش‌تر از احمد بن حنبل نبوده است (رجال الطوسي: ص 32). از طرف ديگر، ما چنين اقوالي را به دليل ناسازگاري با سيره پيامبر اکرم نمي‌پذيريم؛ چرا که ايشان که همه زندگي و روح و جان خويش را در راه نشر و اعتلاي اسلام نهاد، چگونه ممکن است با صدمه‌اي کوچک به جسمش، شِکوه بنمايد؟ طَبَراني در المعجم الکبير (ج 24 ص 249) از خَوله، خادم پيامبر خدا( نقل کرده که علّت قطع نزول وحي، وجود مُردار سگي در گوشه خانه ايشان بوده است. اين ماجرا، اگر چه مشهور است، ولي سبب نزول سوره ضحي بودن آن، غريب، بلکه شاذّ و مردود است، علاوه بر اين‌که روايت ذکر شده، سنداً و متناً، اشکال دارد. از نظر سندي، فرد مجهولي در طريق روايت است و در طُرُق نقل نيز تفاوت‌هاي بسياري وجود دارد. يک‌بار سگ را از آن حَسَنين( دانسته‌اند (نکته شايان ذکر، اين که حسن و حسين( در مدينه به دنيا آمده‌اند، در حالي که سوره مکّي است). يک‌ بار از آنِ همسران پيامبر( که دور از چشم ايشان، آن در خانه نگه داشته بودند و يک‌ بار هم ورود حيوان را به خانه، اتّفاقي نقل کرده‌اند.
از نظر محتوايي نيز بايد بگوييم: اگر وجود مُردار سگي در خانه حضرت، بدون اطّلاع ايشان، مانع نزول فرشته وحي شود پس به طريق اُولي، حضور مشرکان و کافران مکّه، بايد سبب قطع کلّي وحي مي‌شد!
در حديث ديگري، به نقل از مقاتل بن سليمان آمده که حضرت رسول( علّت انقطاع نزول وحي را رعايت نکردن بهداشت به وسيله مسلمانان، بيان فرموده است (تفسير مقاتل بن سليمان: ج 3 ص 494). ليکن اين مطلب نيز به ‌دليل ناسازگاري با ماهيت تربيتي پديده وحي، مردود است.
لذا به نظر مي‌رسد سخن صبحي صالح مبني بر اين‌که اصلاً فترتي قبل از سوره ضحي نبوده است، درست باشد (مباحث في علوم القرآن: ص 49).
در برخي منابع اهل سنّت، به نقل از امّ جميل، زن ابولهب، آمده است که خطاب به پيامبر( گفت:
اميدوارم شيطانت تو را ترک کرده باشد، زيرا دو سه شبي سراغ تو نيامده است (صحيح البخاري: ج 2 ص 43؛ صحيح مسلم: ج 5 ص 182).
(؟؟؟) تنها در پي عدم تهجّد شبانه پيامبر خدا صادر شد، نه اين‌که دليل بر ترک جبرئيل( و قطع وحي باشد و بر فرض پذيرش اين مطلب، طبق آيات شريف اين سوره، امري کاملاً طبيعي (همچون توالي شب و روز)، رُخ داده است که جاي هيچ‌گونه شکّي در امر نبوّت نيست.
و امّا اقوال درباره مدّت اين انقطاع وحي، از دو الي چهل روز، متغير است. ابن حجر (فتح الباري: ج 1 ص 26) و صبحي صالح (مباحث في علوم القرآن: ص 49)، به بيش از دو يا سه شب، نظر ندارند. طَبَراني، واحدي و ابن ابي شيبه، طبق روايت خوله، خادم پيامبر( آن ‌را چهار روز دانسته‌اند

صفحه از 60