گذشته است و با زندگي امروزي و قافله علمي عصر حاضر، فاصلهاي بسيار دارد. از سوي ديگر، ميدان مانور و خلاقيت را در پژوهش، بسته و تنگ ميبينند؛ چرا که دهها و بلکه صدها سال است برجستهترين محقّقان علوم ديني، بر روي اين موضوعات کار کردهاند و لذا تصوّر ميکنند که راه ناپيموده و فضاي پژوهش نشده، کمتر وجود دارد.
همه اينها به خاطر اين است که در گزارههاي ديني، به متن و معارف نهفته در آنها، کمتر پرداخته ميشود و در فهم متن نيز از ظاهر و پوسته آن، به لايههاي عميقتر، نفوذ نميشود. تجربه نشان داده که گزارههاي ديني، از چنان غنايي برخوردارند که سالهاي سال، ميتوانند تغذيه کننده دانش تجربي در حوزه علوم انساني باشند. پيش از هر چيز، بايد نگرش به قرآن و حديث را تصحيح کرد. قرآن و حديث را نبايد محصول فرهنگي آمادهاي پنداشت؛ بلکه آنها را بايد منبع و سرمايهاي دانست که قابليتهاي علمي فراواني دارند و هر چند ثابت مينمايند، امّا قابليت فرآوريهاي متعدّد و گوناگوني در گذر زمان دارند. مهم اين است که راه آن را بدانيم و چگونگي کار با متون ديني را بشناسيم. مشکل اين نيست که موضوع تحصيل، متون قديمي و تاريخياند؛ بلکه مشکل اساسي، فقدان مهارت لازم براي فهم حديث و پژوهش در اين قلمرو است. متن ساکت قرآن و حديث را بايد به سخن درآورد ۱ و اين کار، نيازمند مهارت است. اگر دانشجو به صورتي روشمند حرکت کند، هميشه ميتواند پژوهشهاي روزآمد و کارآمد داشته باشد و نه تنها از قافله علم عقب نمىماند؛ بلکه به تناسب فعّاليت خود، جلوتر از علم نيز خواهد بود.
دانشجويان، بايد خود را براي فهم لايههاي عميقتر متون ديني ـ که، آن را «فهم برتر متن» ميناميم ـ ، آماده کنند. فهم برتر متن، هيجان انگيزترين بخش فعّاليتهاي علمي در قلمرو حديث، و گستردهترين ميدان براي خلاقيت و نبوغ است. مراد از فهم برتر، کشف قوانين علمي پنهان در متن است. اين، از اصول بنيادين است که گزارههاي ديني (قرآن و حديث)، مبينت بر يک سرى قوانين هستند؛ يعني قوانيني وجود دارند که خداوند متعال و سپس معصومان( از آنها باخبرند و به هنگام نياز، با توجّه به آن قوانين، آموزههايي را براي ما بيان مىكنند که در قالب آيه يا حديث، نمود پيدا ميکند.
بايد توجّه داشت که آنچه ما در ظاهر آيه يا حديث مشاهده ميکنيم، قوانين علمي نيستند؛ بلکه الفاظي هستند که براساس قوانين مورد نظر، صادر يا نازل شدهاند. اوج فعّاليتهاي علمي و هيجان انگيزترين بخش آن براي يک پژوهشگر ديني، کشف اين قوانين است. اين قوانين، هم زندگيسازند، و هم در بسياري موارد، حرفهايي نو براي دانش تجربي دارند. امروز، رشتههاي مختلف علوم انساني، نياز شديدي به پژوهشگراني دارند که بتوانند قوانين پنهان متون ديني را در
1.. از اين حقيقت، در ادبيات دين، با عنوان «استنطاق» ياد ميشود.