غير اين صورت، بايد نواقص را پيدا نمود و فرايند گذشته را تکرار کرد تا پاسخ صحيح به دست آيد. اين که روش سنجش چيست و چگونه ميتوان صحّت يافتهها را تأييد کرد، پرسشهايي است که بايد پس از مطالعه بيشتر و شايد در فرصتي ديگر، به آنها پرداخت.
3 ـ 3. توضيح رابطه
با تکيه بر وجه يا وجوه به دست آمده، اکنون ميتوان به توضيح رابطه پرداخت. در اين مرحله و پس از روشن شدن وجوه تبيين، قدرت تحليل و خلاقيت محقّق، نقش تعيينکننده دارد. بدون اين ويژگي، کار تبيين، ناتمام ميماند. براي کسب مهارت در اين زمينه، دقّت و تأمّل بيشتر، و مطالعه آثاري که داراي تبيين هستند و نيز تمرين شخصي، مؤثّر خواهند بود.
ناگفته نماند در مواردي که چند وجه براي توضيح رابطه وجود دارد، بايد هر يک را مستقل از ديگري در نظر گرفت و به تبيين آن پرداخت. در ادامه، با تکيه بر وجوه به دست آمده از روايات، به تبيين دو مثال محوري درس ميپردازيم:
تبيين مثال اوّل
در حديث نخست، بايد رابطه ميان کثرتِ آرزو و کاهش رضامندي، تبيين و توضيح داده شود. در بررسي خانواده حديث اين نمونه، به چهار وجه دست يافتيم. بر اين اساس، رابطه ياد شده را ميتوان اين گونه توضيح داد:
الف) آرزوي دور و دراز، چون نگاهش به آينده و نداشتههاي زندگي است، از نعمتهاي حال، غافل ميشود و لذا فرد، از آنها لذّت نميبرد و آنها را ناچيز ميشمرد و به احساس محروميت، دچار ميشود. بديهي است که چنين شخصي نميتواند از زندگي خود، راضي باشد (رابطه آرزو و عدم رضامندي). بنا بر اين، هر چه بر ميزان آرزو افزوده شود، سطح رضامندي کاهش مييابد.
ب) آرزوهاي دور، تحقّق ناپذيرند و لذا، انسان را در تحقّق خواستههايش فريب داده، به انتظاري بيپايان، مبتلا ميسازند و موجب نااميدي و حسرتزدگي وي ميشوند. طبيعي است که در چنين شرايطي، کسي نميتواند احساس رضامندي داشته باشد و هر چه بر ميزان آن افزوده شود، درجه رضامندي او کاهش مييابد.
ج) آرزو را براي بهتر شدن زندگي ميخواهيم؛ ولي آرزوهاي دور، ميزان نيازمندي انسان را افزايش ميدهند و هر چه بر ميزان آنها افزوده شود، قلمرو نيازمندي نيز افزايش مييابد و بدين سان، انسان، بيشتر و بيشتر احساس محروميت خواهد کرد. بديهي است که در اين شرايط، ميزان رضامندي فرد، کاهش مييابد.
د) به سبب آنچه گفته شد، افزايش آرزوها، موجب افزايش درد و رنج آدمي ميگردد. انساني که