قيامت کبري در تصاويري گويا
روز قيامت، چنان غوغايي در عالم برپا ميشود که حوادث دهشتناک آن با هيچ يکي از مقياسهاي بشري قابل سنجش و اندازهگيري نيست، و درک عظمت آن وقايع تکان دهنده، حقيقتاً براي ما خاک نشينان متصوّر نيست.
در روايات نبوي، در قالب تشبيهات و مثالهاي زنده، تنها تصاويري چند از آن حوادث هولناک به نمايش در آمده است، که در اين جا نمونههايي از صحنههاي آن را به نظاره مينشينيم:
غرق در عرق
در تصويري شگفت، حالات حول انگيز انسانها در عرصه محشر، چنين به نمايش گذاشته شده است:
در روز قيامت، خورشيد به خلائق نزديک ميشود، تا آن جا که فاصله آن تنها به مقدار يک ميل ۱ با آنها خواهد شد، در اين حالت هر انساني به مقدار اعمالش، عرق او را فرا ميگيرد، برخي عرق به غوزک پايشان ميرسد، و برخي به زانويشان، برخي به شکمشان و برخي عرق (تا به دهانشان ميرسد تا آن جا که) لجامي ميشود بر دهانشان. و پيامبر( با دست خود به دهانش اشاره نمود. ۲
صحنههاي به نمايش در آمده در اين روايت، از نهايت درد و رنج حاضران محشر حکايت دارد؛ چرا که آنها از بالاي سر خود با حرارت سوزاننده خورشيد مواجهند و از پايين، در عرق بدن خود غوطهورند، که عمق آن به مقدار اعمالشان متفاوت است.
رنج ناشي از آفتاب سوزاننده، يچزي است که براي همگان قابل درک است، بهويژه براي اعراب که فرزند صحرا لقب گرفتهاند و به خوبي به حرارت کُشنده خورشيد آشنايند. آري، انساني که در اين دنيا تاب حرارت سوزنده خورشيد را با وجود فاصله بسيار دور آن از کره زمين ندارد، چه حال و روزگاري خواهد داشت، آن هنگام که خورشيد را در نزديکي خود احساس کند و هيچ وسيلهاي هم براي نجات خود از اين گرماي طاقتفرسا در اختيار نداشته باشد (التصوير الفنّي في الحديث النبوي: ص 140).
1.. در زبان عربي ميل به اندازه چهار هزار ذراع است، که معادل با ۱۶۲۰ متر و يا هزار گام ميشود (فرهنگ معين: ج ۴ ص ۴۵۰۴). سليم بن عامر که از تابعين است و اين روايت را از مقداد بن أسود نقل نموده، ميگويد: «به خدا سوگند نميدانم مقصود از ميل (در اين تعبير نبوي)، آيا همان واحد مسافت است يا مقصود از آن، ابزاري است که با آن چشم را سرمه ميکشند» (صحيح مسلم: ج ۸ ص ۱۵۸).
2.. «تدني الشمس يوم القيامة من الخلق، حتي تکون منهم کمقدار ميل، فيکون الناس علي قدر اعمالهم في العرق، فمنهم من يکون الي کعبيه و منهم من يکون الي رکبتيه و منهم من يکون الي حقويه و منهم من يلجمه العرق الجاماً» (صحيح مسلم: ج ۸ ص ۱۵۸ ؛ سنن الترمذي: ج ۴ ص ۳۸ ؛ مجمع الزوائد: ج ۱۰ ص ۲۳۵ ؛ مسند أحمد بن حنبل: ج ۵ ص ۲۵۴ و ج ۶ ص ۴).