اما تعبير «لجام زدن عرق بر دهان» که در اين روايت بکار رفته، خود تصوير شگفتي است که جاي تأمل و تدبّر دارد.
شريف رضي، درباره اين تعبير کنايي، دو احتمال را مطرح نموده است:
نخست، شايد مراد اين است که آنها بر اثر کثرت عرق، نيرو و توان خود را از دست ميدهند و از سخن گفتن باز ميمانند و پاسخي براي اعمال خود ندارند. همچنان که در زبان عرب گفته ميشود: «حاججتُ فلاناً فالجمته بالحجة؛ با فلاني محاجه نمودم و با دلايل خود بر وي زدم»، يعني او را ساکت نمودم و زبانش را از ارائه هر دليل ديگري باز داشتم.
و ديگر آنکه، گويا آنها آنقدر در عرق غوطهور ميشوند که حتي عرق به دهانشان راه مييابد و همچون لجامي که بر دهان ميزنند، آنان را از سخن گفتن باز ميدارد ( المجازات النبوية: ص 324 و 325).
در حديث ديگري که سوده، همسر پيامبر (، آن را نقل نموده، صيحه محشر در تصوير نبوي چنين به نمايش گذاشته شده است:
انسانها در (صحراي محشر)، پا برهنه و عريان محشور ميشوند و عرق، لجام بر آنان زده و تا نرمه گوششان آنان را احاطه نموده است.
سوده که با شنيدن اين سخنان بسيار متأثر شده بود، گفت: اي رسول خدا، بدا به حال ما! آيا ما يکديگر را (در آن حالت شرمآور) مشاهده ميکنيم. پيامبر فرمود:
(گرفتاريهاي قيامت) مردم را از اين امر باز ميدارد. و آنگاه پيامبر اين آيه را تلاوت فرمود: (يوم يفر المرء من أخيه
فقيران حقيقي
در حديثي ديگر، رسول خدا( در قالب تعبيري زنده و مجسم، از هولانگيز بودن حوادث قيامت و احساس فقر و تهيدستي انسانها در عرصه محشر، چنين پرده برميدارد:
اي أباذر! اگر کسي عمل هفتاد پيغمبر را نيز داشته باشد، در آن روز از مشاهده آن حوادث هولانگيز، عملش را نايچز بشمار ميآورد... .۱
تقاص از حيوان
در صحنهاي ديگر، حسابرسي دقيق اعمال در روز قيامت و رعايت حقوق همگان و استيفاي حق مظلومان در دادگاه عدل الهي، در قالب تصوير شگفتي به نمايش گذاشته شده است:
1.. «يا أباذر و لو کان لرجل عمل سبعين نبياً لاستقل عمله من شدة ما يري يومئذ» (بحار الانوار: ج ۷۴ ص ۸۲).