تصويرهاي شگفت از جهان آخرت در روايات نبوي - صفحه 20

اگر زني از زنان بهشت بر زمين نمودار شود، زمين را از بوي مشک پر مي‌شود و خورشيد و ماه (در پرتو نور وي)، فروغ خود را از دست مي‌دهند. ۱

ستارگان درخشان

در صحنه‌اي ديگر، رسول خدا( براي ترسيم مراتب والاي هر گروه از بهشتيان نسبت به مرتبه مادون خود، از تشبيهي نغز و تصويري زنده و مجسم بهره جسته، مي‌فرمايد:
بهشتيان، ساکنان غرفه‌هاي (مراتب) فوق خود را آن‌گونه مي‌نگرند، که شما ستارگان درخشان موجود در افق مشرق يا مغرب را مي‌نگريد، و اين بخاطر اختلاف مراتبي است که ميانشان وجود دارد. ۲

جايگاه بالاي پايين‌ترين‌ها

و در تصاويري چند، شاهد صحنه‌هايي از جايگاه رفيع پايين‌ترين افراد، در پايين‌ترين مراتب بهشت مي‌باشيم. يکي از آن تصاوير جذاب و روح‌پرور که صحنه‌هايش انسان را به اعجاب و شگفتي وا مي‌دارد، تصوير حاضر است:
پايين‌ترين فرد در بهشت، کسي است که اگر تمام انسان‌هاي روي زمين ميهمان او شوند، آنها را پذيرايي مي‌کند، بي‌آن‌که يچزي از دارايي او کاسته شود. اگر يکي از اهل بهشت آب دهاني به درياهاي شور دنيا بيفکند، شيرين و گوارا خواهد شد. و اگر يک تار گيسويش از آسمان به زمين افتد، نورش همچون نور خورشيد و ماه پرتو مي‌افشاند. ۳
و در تصويري ديگر، شاهد صحنه‌اي از نحوه پذيرايي پايين‌ترين افراد در پايين‌ترين مراتب بهشت مي‌باشيم که چنين نحوه پذيرايي، در مخيله هيچ کس در دنيا نمي‌گنجد و پادشاهان عالم، حسرت تنها يک لذت آن را مي‌برند.
پايين‌ترين فرد در ميان تمامي ساکنان بهشت، کسي است که ده‌ها هزار خدمتگذار بر او گمارده شده که هر يک از آنها دو ظرف، يکي از طلا و ديگري از نقره در دست دارد که رنگ آن دو، کاملاً متفاوت از ديگري است. با همان اشتها از ظرف دوم مي‌خورد، که از

1.. «لو أنّ امرآه من نساء الجنة اشرفت الي الارض، لملات الارض من ريح المسک و لاذهبت ضوء الشمس و القمر» (کنز العمال: ج ۱۴ ص ۴۷۳ ح ۳۹۳۱۵).

2.. « إن اهل الجنة ليتراءون أهل الغرف من فوقهم کما تتراءون الکوکب الدري الغابر في الافق من المشرق أو المغرب لتفاضل ما بينهم» (صحيح مسلم: ج ۸ ص ۱۴۵).

3.. «إن ادني من في الجنة ـ و ليس في الجنة دني ـ لو نزل به جميع من في الارض لاوسعهم طعاماً و لا ينقص منه شيء، و لو أن رجلاً من أهل الجنة يبصق في البحار المالحه لعذبت و لو نزل من ذوابته من السماء الي الارض بلغ ضوءها کضوء الشمس و نور القمر» (بحار الانوار: ج ۵۷ ص ۲۵۷).

صفحه از 26