مجلّة دار الحديث الحسنية - صفحه 173

مقاله «المنهج النقلي لعلماء الحديث» (ش 3 ص 187 ـ 216)، به قلم دکتر عايشه عبد الرحمان است. محورهاي اصلي اين مقاله عبارت‌اند از: بررسي وضعيت علم در عصر حاضر، تعريف حديث صحيح نزد اهل سنّت و ريشه‌يابي اين تعريف، و بررسي زمان پيدايش قواعد روش نقلي.
نويسنده، در بخش سوم از مقاله خويش، زمان شکل‌گيري علوم مرتبط با حديث را، دوره پس از صحابه مي‌داند و بر اين ادّعا، دلايلي اقامه مي‌نمايند و تأکيد مي‌کند که پس از شکل‌گيري قواعد روش نقلي بود که علما، به نقد روايات پرداختند و گام در مسيري تازه نهادند.
آقاي حسن القصّاب، در مقاله «إختلاف الحديث للإمام الشافعي و منهجه في درء التعارض» (ش 14 ص 329 ـ 381)، پس از ذکر معناي لغوي و اصطلاحي «إختلاف الحديث»، به بررسي اصولي که شافعي در کتاب إختلاف الحديث خود، از آنها براي رفع تعارض احاديث، استفاده نموده، مي‌پردازد. برخي از اين اصول، عبارت‌اند از: مراجعه به قرآن کريم، نظر به روايات ديگر، و رفع تعارض به اعتبار توسعه و تخيير.
مقاله «ابن الفرضي، ناقداً لرواة الحديث» (ش 8 ص 230 ـ 254)، اثر دکتر احمد اليزيدي است که به بررسي شيوه ابن فرضي ۱ پرداخته و کتاب‌هاي او را به دو بخش: تاريخ و ديگر کتاب‌ها، تقسيم نموده است. در اين مقاله، دلايل استواري آراي ابن فرضي و نيز الفاظ جرح و تعديل نزد او، ذکر شده است و در بخش ملاحظات مقاله، از اسباب جرح نزد او ياد شده که روي هم رفته، تعداد آنها 21 مورد است.
نويسنده مقاله «تفسير أبي السعود، طريقته في العمل بالرّواية و منهجه في توظيف القراءات القرآنية» (ش 15 ص 191 ـ 234)، آقاي عربي شاوش است. نويسنده، در آغاز، مقصود و هدف ابي سعود ۲ از تأليف کتاب خويش را به دو بخش اصلي و فرعي، تقسيم نموده است. بنا بر آنچه در اين مقاله آمده، هدف اصلي او مقابله با موجِ در حال گسترش شيعه در زمان خويش بوده است و اهداف فرعي او را نيز مي‌توان در چند بخش: سياسي، ادبي و بلاغي، تاريخي، اجتماعي و فقهي، خلاصه کرده است.
ابي سعود، براي تفسير قرآن، ابتدا از خودِ قرآن و سپس از احاديث، سود جسته است. او در هنگام تعارض روايات، ردّ العلم و توقّف را بهترين روش دانسته و با اسرائيليات، برخورد بسيار شديدي داشته است . اين مقاله، با بررسي روش استدلال و ترجيح ابي سعود و نيز بررسي ارزش تفسير او در سه بخش: علمي، ادبي و تاريخي، به پايان مي‌رسد.

1.. نام کامل او ابو الوليد عبد الله بن محمّد بن يوسف (۳۵۱ ـ ۴۰۳ ق) است و استاد عبد البر و ابن حزم بوده است.

2.. نام کامل او ابو السعود بن محمّد بن مصطفي (۸۹۸ ـ ۹۸۲ ق) است که در معجم المؤلّفين (ج ۳ ص ۶۹۳) از او با عنوان «الفقيه الاُصولي و المفسّر الشاعر» ياد شده است. نام تفسير وي، إرشاد العقل السليم إلي مزايا الکتاب الکريم است.

صفحه از 176