ابن برنيه، شاگرد اساتيد زيديمذهب بود و بنا بر اين، به ايشان متمايل گرديد و معتقد بود امامان، سيزده نفرند و زيد بن علي نيز يکي از ايشان است. وي به اين روايت در کتاب سليم بن قيس استناد ميکرد که: «إنّ الأئمّه إثنا عشر من ولد أمير المؤمنين(» (همانجا). او نوشتاري دارد با عنوان کتاب في أخبار أبي عمرو و أبي جعفر العمريين (همانجا). ابن برنيه، به زيارت قبور اهل بيت عليهم السّلام بسيار اهتمام داشت. از آن جا که وي، پيرو اعتقادات زيديه در مسائل امامت به طور کامل نبوده و امامان دوازدهگانه اماميه را نيز قبول داشته است، نام وي را در شمارِ غيبتنگاران اماميه آورديم. نجاشي، در آخرين سفر زيارتي او به نجف در سال 400 ق، همراهش بوده است (همانجا).
15. اشرف بن الأغر بن هاشم (م 610 ق). وي معروف به «تاج العلوي حسيني» و «تاج العلاء»، از دانشمندان معمّر شيعي در حلب است. وي در 482 ق، در رمله به دنيا آمد و در سال 610 ق، در حالي که 128 سال داشت، در حلب فوت نمود. او نسبشناس، واعظ، شاعر و حافظ بود. او کتابي با عنوان الغيبة للحجّة نوشته است (الذريعة: ج 16 ص 75 ش 375). ابن حجر، او را بسيار تضعيف کرده و کتاب في تحقيق غيبة المنتظر او را معرّفي کرده است (لسان الميزان: ص 449 ش 1407).
16. احمد بن رميح مروزي. کنيه او «ابو سعيد» بود. ابن شهرآشوب، نام احمد بن رميح را در شمارِ نويسندگان شيعه آورده و گفته است که او کتابهايي با عنوان في ذکر قائم آل محمّد( و إثبات الوصية لأمير المؤمنين( نگاشته است (معالم العلماء: ص 147 ش 765). شيخ صدوق، با يک واسطه از او روايت نقل ميکند. استاد صدوق، در گرگان نزد ابن رميح، درس خوانده است (عيون أخبار الرضا(: ج 2 ص 127 ح 28). از تاريخ و زندگاني ابن رميح، در متون تاريخي و رجالي شيعه اطّلاعاتي يافت نشد؛ امّا در متون اهل سنّت، نام «أحمد بن محمّد بن رميح النسوي ثم المروزي» بسيار ديده ميشود. او استاد دارُقطني (م 385 ق) و حاکم نيشابوري (م 405 ق) بوده است.
حاکم، صحيح البخاري را در نيشابور، بر او قرائت کرده است و در شهرهاي مختلف، مانند بغداد، شام، دمشق، نيشابور، گرگان و... مجالس درس داشته است (سير أعلام النبلاء: ج 16 ص 169 ش 124). چنان که آمد، او مدّتي را در گرگان، تدريس کرده است (تاريخ دمشق: ج 5 ص 343 ش 140؛ تاريخ جرجان: ص 122). ابن عساکر، او را مردي مشهور در خراسان، معرّفي ميکند (تاريخ دمشق: ج 5 ص 343 ش 140). ابن رميح، در سال 357 ق، وفات يافت (سير أعلام النبلاء: ج 16 ص 169 ش 124). بعضي از عالمان اهل سنّت، او را ثقه (همان جا) و بعضي نيز ضعيف ميدانند (تاريخ جرجان، به نقل از ابو زرعه کشّي). از اين رو، احتمالاً تمايلات شيعي يا شافعي داشته است.
17. احمد بن محمّد بن احمد. وي معروف به «ابو علي جرجاني» بوده که ساکن مصر و مردي راستگو در احاديث و باتقوا بوده که از شيعه و سنّي احاديث بسياري شنيده است. او کتابي بزرگ در موضوع مهدويت و روايات امام مهدي( نگاشته است با عنوان في ذکر من روي من طرق أصحاب الحديث أنّ المهدي من ولد الحسين( و فيه أخبار القائم( (رجال النجاشي: ص 97 ص 240 ش 9).