درآمدي برغيبت‌نگاري(بررسي کتاب‌هاي غيبت تا قرن پنجم هجري) - صفحه 101

انگيزه‌هاي غيبت‌نگاري

پذيرش غيبت امام در سال‌هاي ابتدايي دوران غيبت صغرا، براي عموم شيعه چندان مشکل نبود؛ امّا هر چه اين دوران به انتها نزديک‌تر مي‌شد، ترديدها و شبهات شيعيان، افزايش مي‌يافت. نعماني که در اين روزگار (نيمه اوّل سده چهارم) زندگاني کرده، وضعيت فکري و اعتقادي شيعه را چنين توصيف مي‌کند:
گروه‌هايي را مي‌بينيم که به مذهب شيعه، منسوب و به پيامبر( و اهل بيت( وابسته‌اند... امّا متأسفانه مي‌بينيم که ايشان، دچار تفرقه و چنددستگي در مذهب شده‌اند و واجبات الهي را سست مي‌گيرند و به محرّمات الهي رو آورده‌اند و يا آنها را کوچک مي‌شمارند. پاره‌اي درباره امام، غلو مي‌کنند و بعضي، بسيار کوتاه آمده‌اند و جز اندکي، بقيه آنان، در مورد امام زمانِ خود و ولي امر و حجّت پروردگارشان، به شکّ افتاده و دودل شده‌اند (غيبت نعماني: ص 30).
از اين کلام نعماني دانسته مي‌شود که در دوران سخت پايان غيبت صغرا، جز اندکي از شيعيان، بقيه در وجود امام عصر، دچار ترديد شده بودند. اين شُبهات و ترديدها سبب شد که عدّه‌اي از شيعيان از همراهي راه حق، باز بمانند و گروهي نيز به مخالفت با تشيع بپردازند. از سوي ديگر، مخالفان شيعه (اهل سنّت) از غيبت امام عصر( و اعتقادات شيعي براي تمسخر و يا ايجاد شبهات، سوء استفاده مي‌کردند. بروز اين‌گونه گرفتاري‌ها براي جامعه شيعي سبب گرديد تا دانشمندان شيعه براي پاسداري از کيان مذهب و پاسخ‌گويي به معاندان، به غيبت‌نگاري روي آورند. به نظر مي‌رسد نگارش‌هايي که در دوره غيبت صغرا انجام شده، بيشتر با انگيزه حفظ شيعه بوده و نگارش‌هاي دوران غيبت کبرا و... بويژه عصر شيخ مفيد، براي پاسخ‌گويي به معاندان و مخالفان، انجام مي‌شده است.
براي نمونه، انگيزه نعماني و شيخ صدوق از نگارش کتاب درباره غيبت، رهايي شيعيان از حيرت و شک نسبت به امام عصر( و مکتب شيعه بوده است. شيخ صدوق، در مقدّمه کمال الدين خود مي‌نويسد:
انگيزه من در تأليف اين کتاب، آن بود که چون آرزويم در زيارت علي بن موسي الرضا ـ صلوات الله عليه ـ برآورده شد، به نيشابور برگشتم و در آن جا اقامت گزيدم و ديدم که بيشتر شيعياني که به نزد من آمد و شد مي‌کردند، در امر غيبت حيران‌اند و درباره امام قائم( شبهه دارند و از راه راست، منحرف گشته و به رأي و قياس، روي آورده‌اند (کمال الدين و تمام النعمة، ترجمه منصور پهلوان: ج 1 ص 4).
امّا شيخ طوسي که در قرن پنجم در بغداد زندگي مي‌کرده و رويارو با دانشمندان اهل سنّت بوده است، يکي از انگيزه‌هاي خود را در ديباچه کتاب الغيبةي خود، «پاسخ‌گويي به شبهات مخالفان و اعتراض‌هاي معاندان» برمي‌شمارد (ر.ک: الغيبة، طوسي: ص 29).

صفحه از 121