درآمدي برغيبت‌نگاري(بررسي کتاب‌هاي غيبت تا قرن پنجم هجري) - صفحه 105

و شيعه شده است. اعتقاداتش صحيح و روايتش، توثيق شده است (رجال النجاشي: ص 253 ش 664).
او مانند استادش حسين بن سعيد اهوازي، سي کتاب در سي موضوع نگاشت. اضافه بر اين تعداد، چندين کتاب ديگر نيز تأليف کرد. در کارنامه علمي او، اين عناوين ديده مي‌شوند: القائم( و الملاحم.
6. محمّد بن حسن بن جمهور. وي معروف به «محمّد بن جمهور» و از اصحاب امام کاظم( (رجال البرقي: ص 5) و امام رضا( بوده است (رجال الطوسي: ص ؟؟؟ ش 17). وي از اهالي بصره است. رجال‌نويسان، او را با عبارات مختلف، تضعيف کرده‌اند: «غال، فاسد الحديث، يکتب حديثه» (رجال ابن الغضائري: ج 5؛ مجمع الرجال: ص 184)، «ضعيف في الحديث فاسد المذهب» (رجال النجاشي: ص 337 ش 901) «لا يلتفت إلي حديثه و لا يعتمد علي ما يرويه» (خلاصة الأقوال: ص 395 ش 18).
در ميان نويسندگان متقدّم، ابن قولويه به او اعتماد کرده است و احاديث وي را در کامل الزيارات، نقل نموده است. اين اقدام او سبب شده است که آية الله خويي بگويد: اگر چه او مذهب باطلي داشته است، امّا فردي ثقه است؛ چرا که ابن قولويه او را توثيق نموده است. نهايت مطلبي که مي‌توان گفت اين که به خاطر غلو و تخليط، روايات وي ضعيف است (معجم رجال الحديث: ج 16 ص 191).
محمّد بن جمهور، سه کتاب در موضوع مهدويت نگاشته است: الملاحم (الفهرست: ص 626 ش 223) و الفتن (معالم العلماء: ص 689 ش 138)، صاحب الزمان و وقت خروج القائم( (الفهرست: ص 223 ش 626).
7. عباد بن يعقوب رواجني. شيخ طوسي و ابن شهر آشوب، او را عامي‌مذهب دانسته‌اند (الفهرست: ص 192 ش 540, معالم العلماء: ص 123 ش 689). او کتابي دارد نا نام أخبار المهدي(. در ميان راويان هم‌طبقه او، شخصيتي با نام «ابو سعيد عباد عصفري» وجود دارد. ظاهر کلام شيخ طوسي اين است که اين دو با يکديگر مغايرند؛ امّا نجاشي از قول حسين بن عبيد الله و او به نقل از علماي شيعه نقل مي‌کند که عباد عصفري، همان عباد بن يعقوب است. در معجم رجال الحديث (ج 9 ص 219 ش 6147) آمده است: بعيد نيست اين گونه نقل نجاشي، اعتراضي به کلام طوسي در الفهرست باشد. (معجم رجال الحديث: 6147 / 219 / 9) همچنين محدّث نوري بر اين باور است که رواجني و عصفري، عناوين يک نفر است و احاديث باقي مانده از ايشان، نشان از تعصّب شيعي و دوازده امامي بودن او دارد. (همان، ج 10 ص 237).
آية الله خويي، پس از بررسي‌هاي گوناگون مي‌گويد که در هر صورت، وي، ثقه و مورد تأييد است (همان‌جا).

صفحه از 121