درآمدي برغيبت‌نگاري(بررسي کتاب‌هاي غيبت تا قرن پنجم هجري) - صفحه 109

نجاشي، با عبارت: «شيخ من أصحابنا عظيم القدر، شريف المنزلة، صحيح العقيدة، کثير الحديث» (رجال النجاشي: ص 15 ش 13)، جايگاه علمي و عقيدتي او را بيان کرده است. نعماني، در بغداد مي‌زيست و در نگارش کتاب الکافي، ياريگر استادش محمّد بن يعقوب کليني بوده است (ر.ک: مرآة العقول: ج 1 ص 396). او در اواخر عمر، به شام سفر کرد و در همان جا درگذشت. کتاب الغيبة‌ي او، نشانگر فضل و دانش ستودني اوست. اين تأليف، کهن‌ترين کتاب در موضوع غيبت است که به دست ما رسيده است. بخشي از عبارات الغيبةي نعماني، گوياي آن است که اين کتاب، در سال‌هاي آغازين غيبت کبرا نگاشته شده است نعماني، در چند جا به زمان نگارش خود اشاره مي‌کند. در يکي از اين موارد مي‌گويد: «و له الآن نيف و ثمانون سنة... ؛ در حالي که او (امام مهدي() اکنون، مقداري بيش از هشتاد سال دارد». بر اساس تولّد امام مهدي( در سال 255 ق، اين کلام نشان مي‌دهد که اين کتاب، اندکي بعد از سال 335 ق، نگاشته شده است).
11. محمّد بن بحر رهني (زنده در 286 ق) نسخه‌هايي که آية الله خويي از رجال النجاشي و رجال ابن داوود داشته است، نام او را چنين ضبط کرده‌اند (ر.ک: معجم رجال الحديث: ج 14 ص 295). وي به «ابو الحسين شيباني» معروف بوده است. او سيستاني الأصل (الفهرست: ص 390) و ساکن نرماشير کرمان بود (رجال النجاشي: ص 384 ش 1044). شخصيت علمي او را ستوده‌اند و وي را فقيه، متکلّم و عالم به اخبار (الفهرست: ص 390 ش 599) دانسته‌اند.
محمّد بن بحر، نگارش‌هاي بسياري بالغ بر پانصد کتاب و رساله را به سامان رسانده است (معالم العلماء: ص 131 ش 662). او اگر چه دانشمندي بزرگ در عصر خويش بوده؛ امّا اعتقادات غير قابل قبولي داشته است. وي متّهم به غلوّ (الفهرست: ص 390 ش 599، معالم العلماء: ص 131 ش 662) و در شمار غاليان حنقيين (رجال الکشّي: ص 147 ش 235)، اعتقاد به تفويض (رجال الطوسي: ص 447 ش 106) و ارتفاع در مذهب (رجال النجاشي: ص 384 ش 1044؛ مجمع الرجال: ج 5 ص 162) است. بنا بر اين، بعضي در قبول احاديث او توقّف کرده‌اند (خلاصة الأقوال: ص 254) و بعضي ديگر، حديث او را «قريب من السلامة» مي‌دانند (رجال النجاشي: ص 384 ش 1044) ابن شهرآشوب، در ميان آثار علمي وي به کتاب الحجّة في إبطاء القائم( اشاره مي‌کند (معالم العلماء: ص 131 ش 662)؛ امّا نجاشي و شيخ طوسي، نام اين کتاب را ذکر نکرده‌اند. چنانچه گذشت، از رجاليان و بويژه شرح حال‌نگاران معاصرش، کشّي در غالي بودن او اجماع دارد. از اين رو، آية الله خويي، پس از بررسي روايات صادره از وي مي‌گويد: اگر چه در احاديث او غلو وجود ندارد؛ امّا نمي‌توان کلام رجاليان را ناديده گرفت. بنا بر اين، بايد او را مجهول الحال دانست (معجم رجال الحديث: ج 15 ص 123).
12. محمّد بن قاسم ابو بکر (محمّد بن ابي القاسم) نسخه‌هايي که آية الله خويي از رجال النجاشي و رجال ابن داوود داشته است، نام او را چنين ضبط کرده‌اند (ر.ک: معجم رجال الحديث:

صفحه از 121