ج 14 ص 295). وي اهل بغداد و متکلّم بوده است. او کتابي در موضوع کلام با عنوان الغيبة نگاشته است. وي همعصر ابن همام (م 332 ق) بوده است (رجال النجاشي: ص 381 ش 1035).
13. محمّد بن علي بن فضل بن تمام. وي کوفي و راوي بسياري از احاديث اماميه است (الفهرست، طوسي: ص 446 ش 713). نجاشي، او را ثقه، عين، صحيح الاعتقاد و جيد التصانيف خوانده است. (رجال النجاشي: ص 446 ش 713). به نظر ميرسد که او در نگارش کتاب، بسيار توانا و خوشسليقه بوده است، به گونهاي که کتاب الفرج في الغيبة را به قدري نيکو و گسترده نگاشته است که شيخ طوسي، از آن با عبارت «کبير حسن» ياد ميکند (الفهرست، طوسي: ص 446 ش 713). از تاريخ وفات او اطّلاعي در دست نيست؛ امّا در سال 340 ق، به شاگرد کوشايش تلّعُکبري، اجازه روايت کتابهايش را اعطا کرده است (رجال الطوسي: ص 443). بنا بر اين، او سالهاي پاياني غيبت صغرا را درک کرده است. شيخ طوسي نيز نام محمّد بن علي را در باب: «من لم يرو عن أحدهم(» آورده است (همانجا).
14. محمّد بن مسعود عياشي (م 320 ق). وي از دانشمندان و مفاخر ارزشمند شيعي در سمرقند بوده است. او در ابتدا عاميمذهب بود؛ امّا مستبصر شد و دلش به فروغ اهل بيت( تابناک گرديد. (رجال النجاشي: ص 350 ش 944). او را اين چنين وصف کردهاند: «ثقة، صدوق، عين من عيون هذه الطائفة» (همانجا). «جليل القدر، واسع الأخبار، بصير بالروايات، مطلعٌ عليها» (الفهرست: ص 396 ش 605) و «أفضل أهل المشرق علماً» (معالم العلماء: ص 134 ش 664). عياشي، گذشته از برپايي کلاسهاي متعدّد آموزش در عمر پُر برکت خويش، بيش از دويست کتاب تدوين کرده است (الفهرست: ص 396 ش 605؛ معالم العلماء: ص 134 ش 664). الغيبة، الملاحم و الرجعة، از آثار او در موضوع مهدويت است (الفهرست: ص 396 ش 605؛ معالم العلماء: ص 134 ش 664). شيخ صدوق، روايتي را در موضوع مهدويت با دو واسطه از عياشي نقل ميکند که احتمالاً از همان کتاب الغيبة يا الملاحم است. در اين روايت، امام باقر( از ظهور امام مهدي( و نماز خواندن عيسي( در پشت سرِ آن حضرت، مطالبي را بيان ميفرمايد. (کمال الدين و تمام النعمة: ص 331 ح 17). همچنين کشّي نيز روايتي را از او نقل ميکند که احتمالاً از همان کتاب الغيبة است. در اين متن، امام صادق( به زراره در مورد غيبت کبرا تذکّر ميدهد که «فصدّق بها فإنّها حق» (رجال الکشّي: ص 375 ش 260).
15. محمّد بن علي بن ابي عزافر (م 323 ق). وي معروف به «شلمغاني» و از شيعيان اماميه در عصر غيبت صغراست. شلمغاني، به علوم و معارف حديثي و فقه اهل بيت( آشنايي داشت و کتابهايي را نيز در اين زمينهها تدوين کرده است. او از راه حق، منحرف شد و ادّعاهايي باطلي را مطرح ساخت. از جانب امام زمان( توقيعي مبني بر لعن او صادر شد. در کارنامه ابن ابي عزافر، اثري با عنوان الغيبة ديده ميشود. البته رجاليان متقدّم در کتابهاي رجال و فهارس، نامي از اين