وارد شده است و تمام غيبتنگاران، به اين احاديث، توجّه داشتهاند. نعماني در کتاب خويش، بابي با عنوان «آنچه درباره غيبت امام زمان( از جميع امامان( رسيده است» (الغيبة، نعماني: باب دهم). شيخ صدوق نيز با تفکيک روايات هر معصوم، در اين موضوع، مطلب آورده (کمال الدين و تمام النعمة: ابواب 25 ـ 38) و شيخ طوسي، بابي را با نام: «آنچه از امامان( درباره غيبت امام زمان( رسيده» آورده است (الغيبة، طوسي: ص 163 ـ 174).
شيخ صدوق، در باب «ما أخبر به النبي من وقوع الغيبة بالقائم»، هشت حديث نبوي را با سند متّصل خويش، بيان کرده است. نخستين حديث اين باب را صحابي بزرگوار ايشان، جابر بن عبد الله انصاري روايت کرده است. در اين حديث، آمده است:
پيامبر خدا فرمود: «مهدي، از فرزندان من است. اسم او، اسم من است و کنيه او، کنيه من. از نظر خَلق و خُلق، شبيهترينِ مردم به من است. براي او غيبت و حيرتي است که امّتها در آن، گمراه ميشوند. سپس مانند شهاب ثاقب، پيش آيد و زمين را پُر از عدل و داد مينمايد، همانگونه که پُر از ظلم و جور شده باشد (کمال الدين و تمام النعمة: ج 1 ص 535).
اهل بيت( حتّي تعداد غيبتهاي قائم( را نيز به پيروان ويژه خويش، گفته بودند. اسحاق بن عمّار صيرفي ميگويد: از امام صادق( شنيدم که ميفرمايد: «قائم( داراي دو غيبت است که يکي از آن دو، طولاني و ديگري، کوتاه است. در غيبت نخستين، شيعيان خاص، از جايگاه او باخبرند؛ ولي در غيبت ديگر، هيچ کس از جاي او آگاه نيست، جز خدمتکاران و يا دوستان خاصّ او که بر دين او هستند (الغيبة، نعماني: ص 244).
گفينت است که شمار اينگونه احاديث تا پيش از دوران امام باقر( بسيار اندک است؛ امّا شمار احاديث امام صادق( و امامان بعدي در موضوع «غيبت»، قابل توجّه است.
آيا شيعيان عصر حضور، از غيبت، آگاه بودند؟
در پاسخ به اين سؤال، بايد گفت که عموم شيعه، از اين رخداد، آگاه نبودند؛ چه اين که اساساً لزوم غيبت نيز براي شيعيان تا پيش از شهادت امام رضا( قابل درک نبود.
آموزههاي اهلبيت( نيز در اين موضوع، ويژه شيعيان خاص بود؛ چه اين که غيبت، يکي از اسرار آل محمّد، تلقّي ميشد. نعماني، کتاب الغيبةي خود را با باب «ما رُوِي في صَونِ سرّ آلِ محمد( عمّن ليس من أهله» آغاز ميکند و معتقد است که فهم مباحث غيبت براي غير خواص، مشکل است و نبايد آن را براي بيگانگان، منتشر ساخت.
فهم غيبت، حتّي براي خواص شيعه در عصر امام باقر( نيز مشکل مينمود. در روايتي که کشّي درباره گفتگوي زُراره با امام پنجم گزارش کرده، اين مطلب کاملاً ديده ميشود. زراره به امام باقر( ميگويد: فدايت شوم! به خدا سوگند، در احاديث شيعه مطالبي عجيبتر از روايات يهوديان