وجود دارد؟ امام( از او ميپرسد: «زراره! کدام حديث شيعه، اينچنين است؟». او مدّتي به فکر فرو ميرود و آنچه ميخواسته که بگويد، فراموشش ميشود. امام ميپرسد: «شايد مرادت هفتيه است؟». پاسخ ميدهد: آري. امام( ميفرمايد: «زراره! آن را تصديق کن. هفتيه، حقّ است و انجام خواهد شد» (ر.ک: رجال الکشّي: ج 1 ص 375 ح 260).
مرحوم استرآبادي، در شرح اين حديث مينويسد:
الهفتية في هذا الحديث هي غيبة القائم المنتظر( غيبة طويلة و حيرة تتوجر منها الصدور في الاستيقان... (همان: حاشيه حديث).
از اين حديث، ميتوان دريافت که درک وقوع و چگونگي غيبت، حتّي براي شيعيان عالِم به اسرار و عارف به معارف اهل بيت(، دشوار بوده است.
در اين نوشتار، ابتدا به مطالب عمومي درباره غيبتنگاري، گستره زماني آن، انگيزههاي آن و محتواي کتابهاي درباره غيبت خواهيم پرداخت و سپس در سه قسمت اصلي با غيبتنگاران اثنا عشريه، شيعه غير اماميه و اهل سنّت در پنج قرن نخست هجري آشنا خواهيم شد.
گفينت است که در اين مقاله، اسامي 54 نفر غيبتنگارِ مسلمان آمده است. از اين تعداد، شش نفر واقفي، دو نفر سنّي و بقيه، شيعه امامي هستند. هجده نفر از نويسندگان اين مجموعه پيش از غيبت، شانزده نفر در دوران غيبت صغرا، و بيست نفر در دوران غيبت کبرا تا حدود پايان قرن پنجم، به موضوع مهدويت و غيبت پرداختهاند.
غيبتنگاري
بعضي از نويسندگان شيعي يا متمايل به شيعه، کتابهايي را با عناويني همچون: الغيبة، أخبار المهدي، إثبات الغيبة و کشف الحيرة، أخبار القائم، صاحب الزمان، و الفتن و الملاحم، نوشتهاند.
طبيعي است که نويسندگان و دانشمندان اماميه، بيش از ديگر فرقهها انگيزه نگارش چنين کتابهايي را داشتهاند، چنان که آمار غيبتنگاري در بين شيعيان اماميه نسبت به واقفيه در عصر غيبت صغرا و پيش از آن، چندين برابر است. روايات بيشماري در موضوع غيبت، چگونگي و انواع آن، از معصومان( گزارش شده است. ابو عبد الله نعماني که در عصر غيبت صغرا ميزيسته، پس از بيان بيش از نود روايت فقط در موضوع غيبت، مينويسد:
اين روايت آخر که بيان شد، آخرين روايت از مجموعه روايات غيبتي است که در اختيار من قرار داشت، در حالي که اين دسته روايات، بخشي اندک از مجموعه روايات در موضوع غيبت است که مردم، آن را روايت ميکنند و در اختيارشان هست (غيبت نعماني: ص 275).
اين بيان، نشانگر کثرت روايات مربوط به موضوع غيبت در دستِ مردم آن زمان است. افزايش اين گونه روايات و اهمّيت اين موضوع، سبب شد که دانشمندان و نويسندگان شيعه، براي حفظ آنها