آموزه هاي حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 139

و اللّه هو المستور عن درك الابصار، المحجوب عن الاوهام و الخطرات 1 ؛ معناى اللّه ، معبودى است كه آفريدگان در او متحيرند و به او پناه مى آورند، اللّه موجودى است كه از ادراك ديده ها مستور، و از اوهام و خطورات ذهنى، محجوب است».
به نظر مى رسد ميان چهار تفسير لفظ اللّه ارتباطى خاص وجود دارد. گذشته از اين، برخى تفسيرها بيانگر اصل توحيد و اثبات كننده آن هستند، و برخى ديگر لازمه معرفت قلبى و فطرى خدا است كه در مقاله پيشين مورد بحث قرار گرفت. گويى در اين لفظ شريف، اصول معارف الهى و توحيدى خلاصه شده است. اينك به توضيح مطلب مى پردازيم.
درباره معناى دوم و سوم بايد گفت كه تحيّر در چيزى لازمه مستور بودن آن شى ء است؛ زيرا حيرت در جايى رخ مى دهد كه جنبه هايى از شى ء مورد بحث روشن است و جهتهايى مبهم، و در مواردى كه آدمى نسبت به چيزى جهل مطلق يا علم مطلق داشته باشد، حيرتى وجود نخواهد داشت؛ همان طور كه بيان شد، آدمى از راه قلب و عقل به معرفتى از خداى متعال دست يافته است، امّا به دليل متعالى بودن ذات اقدس الهى از مخلوقات و در نتيجه مستور بودنش از قواى ادراكى آنها، انسان نمى تواند بر ذات الهى احاطه علمى پيدا كند و آن را مورد تجزيه و تحليل علمى و عقلى قرار دهد. در چنين حالتى است كه انسان دچار تحيّر مى شود. مستور بودن و تحيّر نيز به نوبه خود ملازم با توحيد و يگانگى ذات الهى است؛ زيرا اگر خداوند شبيه مخلوقات بود، براى انسان امكان احاطه معرفتى بر خدا فراهم مى شد و در نتيجه مستور بودن و تحيّر به معناى حقيقى درباره خداوند مطرح نمى شد. بنابراين، اسم جلاله اللّه بيانگر توحيد و اثبات كننده يگانگى و بى نظير بودن ذات اقدس خدا است.

1.توحيد صدوق، ص ۸۹.

صفحه از 160