آموزه هاي حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 140

از اين رو، امام رضا عليه السلام ، در مقام تعليل اين مطلب كه چرا هنگام ذبح حيوانات بايد اسم اللّه بر زبان جارى شود، مى فرمايند: «في تسمية اللّه عزّوجل الاقرار بربوبيّته و توحيده۱؛«نام بردن اسم اللّه عزّوجلّ، اقرار به ربوبيّت و يگانگى خدا است».
در واقع، در همان زمان كه اسم شريف اللّه را بر زبان جارى مى كنيم، اگر به معناى آن توجه داشته باشيم، در حال اقرار به توحيد و يگانگى و متعالى بودن خداوند هستيم.
نكته ديگر آن است كه اسم جلاله، باطل كننده همه شريكهايى است كه انسانها در طول تاريخ براى خداى متعال در نظر گرفته اند؛ زيرا مثلاً در مورد بتها مستور بودن و تحيّر بى معنا است. در مورد ماه و ستاره و خورشيد و آتش و هر مخلوق ديگر نيز تحيّر و ستر حقيقى وجود ندارد.
درباره معناى چهارم اللّه ، يعنى موجودى كه در مواقع اضطرارى و گرفتاريها به او پناه آورده مى شود، بايد گفت كه اين معنا در واقع بيانگر معرفت قلبى و فطرى خدا و لازمه آن است؛ چنان كه ملاحظه شد، انسانها حامل معرفتى قلبى از خداى اند كه سابقه آن به پيش از جهان كنونى برمى گردد و تعبير معرفت فطرى درباره آن به كار مى رود. بيان شد كه انسانها در اثر مشغول شدن به امور دنيوى از اين معرفت غافل اند؛ امّا در لحظات اضطرارى و گرفتارى ها و به خصوص در هنگامى كه اميد انسان از غير خدا قطع مى شود، معرفت قلبى و فطرى تجلّى مى كند و پرده هاى دنيوى غفلت به كنار رفته، آدمى متذكر معرفت مفطور شده، خداى دانا و توانمند را مى يابد. در اين حالت انسان به خدا پناه مى آورد و او را مى خواند و از او يارى مى طلبد. بنابراين، معناى چهارم، لازمه معرفت فطرى است. در واقع، معصومان عليهم السلامبا بيان معناى چهارم، به معرفت فطرى كه در لحظات خاصى ظهور مى كند اشاره مى كنند و لذا در

1.عيون اخبار الرضا عليه السلام ، ج ۲، ص ۹۳.

صفحه از 160