آموزه هاي حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 142

ريشه «واحد» و «آحد»، «وحد» به معناى انفراد است. ۱ «واحد» اسم فاعل از ريشه «وحد» است و «آحد» صفت مشبهه از اين ريشه.
امام على عليه السلام در حديث جامعى معناهاى صحيح و نادرست واحد بودن خدا را بيان فرموده اند. شأن صدور حديث از اين قرار است كه روز جنگ جمل، شخصى از اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيد: «آيا شما مى گوييد خدا واحد است»؟ مردم به اين پرسش كه در بحبوحه جنگ مطرح شده بود اعتراض كردند، امام فرمود: «او را رها كنيد جنگ ما با دشمنان به همين مقصود است. سپس فرمودند: واحد بودن خدا چهار معنا دارد كه دو معناى آن درباره خدا روا نيست و دو معناى ديگر درباره خدا اثبات مى شود. امّا دو معناى ناروا، يكى واحد عددى است كه نادرستى آن به اين دليل است كه فردى كه دوم ندارد و نمى تواند داشته باشد، اصولاً در موضوع اعداد وارد نمى شود تا بگوييم يكى است و دو تا نيست. از اين رو، كسانى كه مى گويند خدا سومى از سه تاست، كافرند. (اشاره به قول مشهور و نصارا كه به اقاليم و اشخاص سه گانه پدر (خدا)، پسر (كلمه يا مسيح) و روح القدس قايل اند و اين سه را از يك گوهر واحد مى دانند و به نوعى اتحاد ميان اين سه معتقدند و خدا را سومين از اين سه اقنوم مى پندارند. البته برخى مسيحيان چون آريوس به يگانگى خدا و مخلوقيّت كلمه اعتقاد دارند، امّا اين اعتقاد از سوى مسيحيت رسمى، بدعت و مردود شده است).
معناىِ دومِ «واحد»، وحدتى است كه درباره انسانها گفته مى شود؛ يعنى وحدت نوع از جنس است (يعنى وحدت نوعيه كه از افراد همجنس و شبيه به هم انتزاع مى شود؛ مثلاً انسانيت از افراد مشابه مثل زيد، بكر و عمر و انتزاع مى شود). دليل عدم جواز اين معناى واحد درباره خدا اين است كه لازمه اين معنا تشبيه است و پروردگار ما برتر و متعالى تر از آن است كه شبيه داشته باشد.

1.ر.ك: معجم مقاييس اللغة؛ الصحاح؛ المصباح المنير؛ لسان العرب، ماده «وحد».

صفحه از 160