آموزه هاي حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 147

مثال ذكر شده اند؛ زيرا چنان كه گفته شد، همه مفاهيمى كه بر مخلوقات صادق اند، در مورد خدا صدق نمى كنند. شايد ذكر اين چهار صفت به دليل اهميت و وسعت مفهومى اين اوصاف در معارف بشرى است. مى دانيم كه ارسطو موجود را به دو قسم جوهر و عرض تقسيم مى كند و جسم از اقسام جوهر است [و خود در تحليلى عقلى به ماده و صورت تحليل مى شود. بنابراين هر موجودى يا جوهر است و يا عرض. او خدا را جوهر مجرد مى داند. ]البته فلاسفه اسلامى مقسم جوهر و عرض را ماهيت و موجود داراى حدّ مى دانند و برآن اند كه خدا فراتر از اين تقسيم است.
«بل هو مجسّم الأجسام، و مصوّر الصور، و خالق الأعراض و الجواهر.» اين فقره در واقع دليل فقره قبل است. دليل اينكه خدا جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، اين است كه خداوند خالق اينها است. در نتيجه اين موجودات مخلوق اند و جوهريت و عرضيت و صورت و جسم بودن از ويژگيهاى مخلوق است. از سوى ديگر، توحيد و يگانگى خدا و اينكه خداوند شبيه مخلوقات نيست و در هيچ ويژگى با مخلوقات مشابهت ندارد، اقتضا دارد كه همه ويژگيهاى مخلوقات از جمله چهار ويژگى مذكور بايد از خدا نفى شوند.

«و ربّ كلّ شى ء» ۱

برخى مفسران ربّ را به معنى تربيت كننده و رساننده شى ء از نقص به كمال دانسته اند و حتى برخى تصريح كرده اند كه ربّ از تربيت مشتق شده است. ۲ برخى ديگر، ربّ را به معنى مالكى كه به تربيت و اصلاح مى پردازد، تفسير كرده اند. ۳ پاره اى ديگر، ربّ را

1.ر.ك: مجمع البيان، ج ۱، ص ۹۵؛ التبيان، ج ۱، ص ۳۲؛ تفسير فخر رازى، ج ۱، ص ۲۳۴؛ شرح حديث عرض دين، ص ۵۷.

2.ر.ك: تفسير نمونه، ج ۱، ص ۳۰؛ الميزان، ج ۱، ص ۲۱.

3.ر.ك: الكشاف، ج ۱، ص ۸.

صفحه از 160