آموزه هاي حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 149

«و خالقه»

«خالق» از مهم ترين اوصاف خدا است و خلق و مشتقات آن در قرآن و حديث بارها تكرار شده است. اصل خلق در لغت به معناى تقدير و ايجاد چيزى بر اساس تقدير و اندازه گيرى است. ۱ از مهم ترين ويژگيهايى كه در احاديث براى خالقيت خدا ذكر شده، نفى ماده و مثال ازلى است. ۲ بدين ترتيب خداوند، عالم را از ماده و اصل ازلى و غير مخلوق نيافريده است و نيز خلقت بر اساس مثالها و صورتهاى ثابت و ازلى، كه خداوند مجبور به رعايت آنها باشد، نيست. بنابراين هم ماده عالم، حادث و بديع است و هم صورت عالم.

«و جاعله»

«جاعل» اسم فاعل از «جعل» است. جَعَلَ در كاربرد فعلى اش گاه به صورت لازم استعمال مى شود و گاه به يك مفعول متعددى مى شود و گاه به دو مفعول. در صورت اوّل به معناى صار و طفق است؛ مثل «جعل زيدٌ يقول كذا». در صورت دوم به معناى خلق، اوجد و وضع است؛ مثل «وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّور» . در صورت سوم به معانى صنع، صيّر، ظنّ و نسب است؛ مثل «جَعَلَ لَكُمُ الاَْرْضَ فِراشاً» يعنى صنع و صير لكم الارض فراشاً. ۳ در حديث عبدالعظيم جاعل به معناى دوم به كار رفته است.

«و محدّثه»

«محدث» اسم فاعل از «حدث» است. «حدث» در اصل، بر پيدايش چيزى كه نبود،

1.ر.ك: المصباح المنير، ماده «خلق».

2.ر.ك: نهج البلاغه، خطبه ۱۶۳ و خطبه ۹۱؛ كافى، ج ۱، ص ۱۳۴ و ۱۳۵.

3.ر.ك: اساس البلاغة؛ لسان العرب؛ المصباح المنير؛ معجم مقاييس اللغة؛ مفردات الفاظ القرآن، ماده «جعل».

صفحه از 160