معارف فكري و اعتقادي در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 171

ملاحظه مى شود كه حديث مزبور را به گونه نخست كه عبدالعظيم عليه السلام اشاره كرد، عامّه نقل مى كنند و بر مفهوم ظاهرى آن اصرار دارند و توجّه ندارند كه چنان چيز مستلزم جسمانيت و محدوديت ذات بارى تعالى است؛ امّا امام حديث را بدون تحريف آورده و از ظاهر آيه با افزودن مضافى، صرف نظر فرموده است.

امامت

درباره امامت و مكانت اهل بيت و افضليّت على بن ابيطالب عليه السلام از حضرت عبدالعظيم عليه السلام احاديث شيوايى نقل شده است.
روزى هارون عبّاسى به جعفر بن يحيى برمكى گفت: دوست دارم مجلسى بيارايى و تمام متكلمان را در آن گرد آورى و من از پشت پرده، به طورى كه ديده نشوم، سخنان آنان بشنوم و ببينم آنان بر عقايد خود چگونه دليل مى آورند؟
جعفر برمكى متكلمان را احضار كرد و هارون در پشت پرده قرار گرفت. مجلس پر از حاضران شد و منتظر قدوم هشام بن حكم بودند. او با پيراهنى كه تا زانوها را پوشانده و با شلوارى كه تا نصف ساق پا را گرفته بود وارد شد و به همه يكسان سلام گفت و سلام خاصّ به جعفر نگفت و نشست.
يكى از حاضران (كه شايد از متكلمان معروف عصر عبّاسى هم بوده) از هشام پرسيد: شما چرا على عليه السلام را از ابى بكر با فضيلت تر مى دانيد؛ در حالى كه خدا فرمود: «ثانى اثنين اذ هما فى الغار اذ يقول لصاحبه لاتحزن انّ الله معنا»۱ ؛ «دوّمىِ دو تن، آن گاه كه آنان در غار بودند، به صاحبش فرمود: غمگين مباش كه خدا با ما است»؟
هشام گفت: درباره حزن واندوه ابوبكر بگو. آيادر آن زمان چنان اندوهى به رضاى الهى بوده است يا نه؟ (آن مرد سكوت اختيار كرد و چيزى نگفت.) هشام ادامه داد: اگر پندارى كه غم و اندوه او مورد رضايت خدا بوده است، پس چرا پيامبر او را از آن، منع فرمود؟

1.سوره توبه (۹)، آيه ۴۰.

صفحه از 192