معارف فكري و اعتقادي در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 172

آيا پيامبر، ابوبكر را از طاعت و رضاى خدا باز داشته است؟ و اگر در آن حزن و اندوه او رضا و خشنودى خدا نبوده، پس بودن او در غار با آن وضع چه افتخار و فضيلتى تواند بود؟ وانگهى خدا در جايى فرمود: «فانزل الله سكينته على رسوله و على المؤمنين»۱ ؛ «خدا آرامش بر رسول خويش و بر مؤمنان فرود آورد». امّا در غار، آرامش فقط بر پيامبر نازل شده بود و بس چرا؟ (و مراد از مؤمنين در سوره فتح، اميرالمؤمنين عليه السلام است) اين يك دليل بر فضليت. ۲
دوم، شما و ما و همه مردم مى گوييم كه بهشت مشتاق چهار تن است: على بن ابى طالب عليه السلام ، مقداد ابن اسود، عمار بن ياسر و ابوذر غفارى. مى بينم صاحب ما على عليه السلام در اين فضيلت جزء چهار تن است؛ امّا نام صاحب شما ابوبكر، در رديف آن چهار نفر نيامده است و به همين سبب ما على عليه السلام را افضل از صاحب شما مى دانيم.
سوم، شما و ما و همه روايت مى كنيم كه چهار تن، از اسلام دفاع جانانه كردند: على بن ابى طالب عليه السلام ، زبير بن عوام، ابو دجانه انصارى و سلمان فارسى.
مى بينم، باز اسم صاحب ما با اين چند تن آمده است، امّا نام صاحب شما نه.
در اينجا هم فضيلت با صاحب ما است نه صاحب شما. و به همين جهت صاحب ما على عليه السلام بر صاحب شما ابى بكر فضيلت دارد.
چهارم، شما و ما و همه مردم حديث مى كنيم كه قاريان چهارتن اند: على بن ابى طالب عليه السلام ، عبدالله بن مسعود، ابى بن كعب و زيد بن ثابت. مى بينم اسم صاحب ما در اين گروه آمده، اما اسم صاحب شما نيامده است. در اينجا هم فضيلت از آنِ صاحب ما است، نه صاحب شما.
پنجم، شما و ما و همه نقل مى كنيم كه پاكان آسمانى چهار تن اند: على بن

1.سوره فتح (۴۸)، آيه ۲۶.

2.ر.ك: محمد بن محمد بن نعمان مفيد، شرح المقام، سرى مصنفات ۸، كنگره هزاره، سيد علوى سيد ابراهيم، كلام اسلامى، «بيعت رضوان از نظر كلامى» ص ۲۹، قم.

صفحه از 192