معارف فكري و اعتقادي در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 173

ابى طالب، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام. مى بينم كه صاحب ما، نه صاحب شما، جزء آنان است. در اينجا هم فضيلت با صاحب ما مى باشد.
ششم، ما و شما و همه روايت مى كنيم كه نيكان چهار نفراند: على بن ابى طالب، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام.در اينجا هم فضيلت از آن صاحب ما است.
هفتم، شما و ما و همه روايت مى كنيم كه شهيدان چهارتن اند: على بن ابى طالب عليه السلام ، جعفر، حمزة پسر عبدالمطلب و عبيدة بن حارث پسر عبدالمطلب. مى بينم كه صاحب ما در اين فضيلت هم با آن سه تن شريك است، امّا صاحب شما نه. پس اينجا هم فضيلت از آنِ على عليه السلام است.
در اين موقع، هارون به نشانه ختم جلسه، پرده را تكان داد و جعفر را آگاه نمود و او مردم را مرخّص كرد و همه آنان ترسان بيرون رفتند. هارون وارد مجلس شد و گفت آن شخص كه بود...؟ به خدا سوگند خواستم او را بكشم و با آتش بسوزانمش. ۱
در اين حديث حضرت عبدالعظيم عليه السلام چندين دليل فضيلت براى امير مؤمنان على عليه السلام روايت شده است و آن قدر منطق هشام قوى و دليلش دندان شكن بوده كه هارون، كه شايد مى خواسته شيعه ها را محكوم سازد؛ نتيجه معكوس گرفته و با شدّت خشم سخنان دور از ادب بر زبان آورده است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديثى فرمود: خدا قرآن را عرصه اسلام، حكمت را نور و كار نيك را دژ آن قرار داد و من، اهل بيت و شيعيان ما را ياوران آيين اسلام ساخت. پس اهل بيت من و شيعيان آنان و ياورانشان را دوست بداريد؛ زيرا در شب معراج وقتى به آسمان دنيا رسيدم، جبرييل مرا به آسمانيان معرّفى كرد و خدا محبّت من و اهل بيت من و شيعيان آنان را در دلهاى فرشتگان به وديعت نهاد و آن تا روز قيامت، امانتى است نزد ايشان و بعد كه جبرييل مرا دوباره به زمين فرود مى آورد، مرابه اهل زمين شناساند و خداى عزّوجلّ، مهر و محبّت من و اهل بيت و شيعيان ايشان را در دلهاى

1.محمد بن محمد بن نعمان مفيد، الاختصاص، ص ۹۶، كنگره هزاره، قم.

صفحه از 192