معارف فكري و اعتقادي در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 184

مذكورا» 1 ؛ «آيا بر انسان زمانى از روزگار گذشته است كه چيز ياد شدنى نبوده است؟» ، فرمودند: يعنى: تقدير شده بود، ولى آفريده نشده بود. 2
امام رضا عليه السلام در تفسير آيه «ختم الله على قلوبهم و على سمعهم» 3 ؛ «خدا بر دلها و گوشهاى آنان ختم زده» ، فرموده كه ختم به معناى مهر كردنِ دلهاى كافران به خاطر كفرشان است؛ چنان كه در آيه ديگر فرموده: «بل طبع الله عليها بكفر هم فلا يؤمنون الاّ قليلاً» 4 ؛ «بلكه خدا به علّت كفرشان بر دلهايشان مهر زده پس جز اندكى ايمان نمى آورند».
امام عليه السلام در اين تفسير، در حقيقت به روش تفسير آيه با آيه اى ديگر پرداخته است و با آيه أخير، آيه نخست را روشن ساخته و از تو هم جبر پيشگيرى فرموده است.
امام رضا عليه السلام در دنباله اين حديث، درپاسخ اين سؤال كه «آياخدا بندگانش را به آنچه توان انجام آن را ندارند تكليف مى فرمايد؟» فرمود: چگونه چنان چيزى ممكن است درحالى كه خود فرموده: «و ما ربك بظّلام للعبيد» 5 ؛ «پروردگار تو بر بندگانش ستم كننده نيست». 6
امام عليه السلام با نفى نظم از ساحت ربوبى، تكليف ما لايُطاق را منتفى دانسته اند.

تأويل آيات بر امامت

بخش بزرگى از احاديث تفسيرى و تأويلى حضرت عبدالعظيم، به امامت و ولايت اهل بيت عليهم السلام اختصاص دارد. حديث معروف «من مات لا يعرف امامه مات ميتة

1.سوره انسان (۷۶)، آيه ۱.

2.الكافى، ج ۱، ص ۱۴۷.

3.سوره بقره (۲)، آيه ۷.

4.سوره نساء (۴)، آيه ۱۵۵.

5.سوره فصلت (۴۱)، آيه ۴۶.

6.عيون اخبار الرضا عليه السلام ، ج ۱، ص ۱۲۳ - ۱۲۴.

صفحه از 192