معارف فكري و اعتقادي در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 190

امام عليه السلام در اينجا سكوت كردند.
كابلى پرسيد: اى سرور من! از امير مؤمنان على عليه السلام روايت شده كه زمين از حجّت خدا بر بندگان خالى نبود، پس از شما حجّت و پيشوا كيست؟
امام عليه السلام فرمود: پسرم محمد و نام او در تورات باقر است. او دانش را مى شكافد شكافتنى، بعد از من، حجّت و امام او است و پس از محمد، فرزند او جعفر است كه در نزد اهل آسمان، صادق خوانده مى شود.
كابلى گفت: شما كه همه تان صادق هستيد؛ چطور تنها او صادق ناميده شده است؟ امام پاسخ داد: پدرم، از پدرش، از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كرد كه فرمود: هر گاه پسرم جعفر بن محمد پسر على بن حسين بن على بن ابيطالب به دنيا آمد، او را صادق بناميد؛ زيرا براى پنجمين فرزند او بچّه اى زاده شود به نام جعفر كه به دروغ و جسارت ادّعاى امامت كند. او در نزد خدا جعفر كذّاب شناخته شده و به خداى عزّوجلّ دروغها نسبت دهد و چيزى را كه شايسته نيست ادّعا كند. او با پدر خود به مخالفت بر خيزد و به برادرش حسد مى ورزد و در آن روزگار مى خواهد اسرار الهى را فاش سازد و پرده غيبت حجّت خداى عزّوجلّ را بدرَد.
در اينجا على بن حسين عليه السلام به شدّت گريست و به سخنش چنين ادامه داد: گويا مى بينم جعفر كذّاب، طاغوت عصر خود را واداشته است تا امر ولىّ خدا را تفتيش كند و راز آن كس را كه تحت حفاظت و مراقبت خدا قرار دارد آشكار سازد و براى طمع در ميراث و تصاحب مقام او به ناحق به كشتن او حرص ورزد.
ابو خالد گفت: اى فرزند رسول خدا! راستى چنين چيزى رخ خواهد داد؟ امام فرمود: آرى، به خدا قسم چنين رويدادى در صحيفه اى كه در نزد ما است وجود دارد. در آن صحيفه همه محنتهايى كه بعد از رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر سر ما خواهد آمد، نوشته شده است.

صفحه از 192