پيشينه عرض دين و حديث - صفحه 199

خواستم تا دين خود را كه با آن خداوند عزّ و جلّ را مى پرستم بر ايشان عرضه كنم. امام اجازه دادند و من گفتم:
«گواهى مى دهم كه غير از «اللّه » معبود ديگرى نيست و او شريكى ندارد و [حضرت ]محمّد بنده و فرستاده او است، و به آنچه كه از جانب خداوند آورده است، اقرار و اعتراف دارم، و [شهادت مى دهم ]كه [امام] على امامى است كه خداوند اطاعت از او را واجب كرده است، و بعد از او [امام] حسن امام مفروض الطاعه است، و بعد از او [امام ]حسين عليه السلام امامى است كه خداوند اطاعتش را واجب كرده است. پس از او [امام ]على بن الحسين عليه السلام اين گونه است. (همه اينها را گفتم تا به او [امام باقر عليه السلام ] رسيدم و گفتم:) بعد [از آنان] تو امام هستى خدا رحمتت كند. امام باقر عليه السلام فرمود: اين دينى است كه خدا نازل كرده و ملائكه او برآن اند». ۱
اسماعيل جعفى گويد: «از امام باقر عليه السلام درباره عقايد مردم (كه بايد بدان باور داشته باشند) و در ندانستن آن معذور نيستند پرسيدم. امام فرمود: دين، امرى گسترده (و آسان) است، ولى خوارج به سبب نادانى آن را بر خود سخت كردند. گفتم: فدايت گردم اجازه مى دهيد. دينى را كه بدان اعتقاد دارم، بر شما بازگويم؟ حضرت فرمود: آرى. من گفتم:
گواهى مى دهم كه خدايى جز اللّه نيست و شهادت مى دهم كه محمّد بنده و فرستاده او است و به هر آنچه از جانب خداى آمده اقرار دارم. ولايت شما را پذيرفته ام و از دشمنانتان و كسانى كه بر شما مسلط شده و فرمان مى رانند و حق شما را غصب كرده اند برائت مى جويم.
امام عليه السلام فرمود: [اعتقادت كامل است] نادانسته اى ندارى. به خدا قسم اين دينى است كه ما بدان معتقديم». ۲

1.كافى، ج ۱، ص ۱۸۸، ح ۶۳.

2.كافى، ج ۲، ص ۴۰۵، ح ۶.

صفحه از 244