پيشينه عرض دين و حديث - صفحه 227

انگيزه و مصاديق عرضه

بهتر مى نمايد كه مصاديق عرضه حديث را در ضمن بررسى انگيزه و علل عرضه جاى دهيم تا ناچار از واگويه متون نباشيم و علاوه بر آن با ظرايف موجود عرضه هاى همگن و هم زمينه نيز آشنا شويم. انگيزه اصلى در عرضه حديث، اطمينان يافتن راوى از دانسته هاى خويش است كه دغدغه فكرى هر محقق و پژوهشگر است. تحصيل اطمينان، گاه از سر كنجكاوى است، ولى آنچه بيشتر رخ مى نمايد آن است كه خراش ذهنى راوى در ايجاد انگيزه براى عرضه حديثى خاص بر امام، برآمده از غرابت، ناهمگونى، عدم فهم متن حديث و يا اعتراض و اشكال بر آن است.
هنگامى كه راوى، در ضمن روايت و درايت يك متن، آن را با روال دانسته هاى خويش و فرهنگ حاكم بر تفكر خود مطابق نمى يابد (چه در تعارض با ان باشد و چه معنايى والا و دور از فهم داشته باشد)، اين سؤالها برايش پديد مى آيد و در پى پاسخ آن مى گردد:
1. آيا اين متن از معصوم عليه السلام صادر شده است (اطمينان به صدور)؟
2. آيا همان گونه كه صادر گشته به دست من رسيده است (تحريف و...)؟
3. آيا قرائنى ناگفته در هنام صدور موجود بوده است (اسباب صدور و تقطيع)؟
4. آيا معانى الفاظ، تركيبها و اصطلاحات را دقيق فهميده ام (غريب الحديث)؟
5. آيا حديث تقيه اى است (جهت صدور)؟
6. آيا به لايه هاى بالاتر معرفتى اشاره دارد (فهم برتر و بلندى مضمون)؟
7. تعارض اين متن با متون ديگر چگونه حل مى گردد؟ (جامع نگرى)؟
اين سؤالات و بعضى سؤالات جنبى ديگر، موجب رجوع راويان فقيه به امام و عرضه حديث بر ايشان و رفع اشكال مى گرديد. اكنون به تفصيل اين موارد را بررسى كنيم:

صفحه از 244