شميم ولايت - صفحه 249

عبدالعظيم در عصرى مى زيست كه متوكل، بارها قبر سيدالشهداء عليه السلام را ويران و زيارتش را ممنوع و زائرانش را مجازات مى كرد. كُميت، شاعر اهل بيت، به گونه اى مورد غضب حكومت جور شد كه به جاى دستگيرى او، بستگانش را به زندان افكندند. از اين رو؛ وى پس از مدتى زندگى مخفيانه، در آستانه وفات، وصيت كرد تا پس از مرگ دفنش نكنند؛ بلكه جسدش را در كنار ميدان بگذارند و نام و نسبش را بر كفن بنويسند تا مأموران، از مرگ او مطمئن شوند و برادران و بستگانش را آزاد كنند.
در اين دوران، ستم طاغوتها بر شيعيان چنان شدت داشت كه آنان همواره در وحشت به سر مى بردند. شكنجه امثال ابن ابى عميرها و جلاى وطن و زندگى مخفيانه حضرت عبدالعظيم در سردابى در رى حاكى از اين نامردميها و ناجوانمرديها است.
با اين همه، حضرت عبدالعظيم بدون توجه به اين فضاى خفقان، از نقل احاديث مربوط به امامت دريغ نمى ورزيد كه نمونه هايى از آنها را مى آوريم.
امام صادق عليه السلام فرمود: «هر كه به جز شنيدن و فراگرفتن از طريق امامى صادق، خداپرستى كند، قطعاً به مشكل افتد و هر كه ادعا كند چيزى از دين خدا شنيده است، ولى به جز از بابى باشد كه خدا گشود، مشرك است. تنها همان باب است كه در كشف اسرار مكنون الهى از خطا و خيانت بيمه و در امان است». ۱
ابوخالد كابلى از حضرت باقر عليه السلام مى پرسد: منظور اين آيه چيست: «فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا» ؛ «پس به خدا و رسولش و نورى كه فرستاده ايم ايمان آوريد»؟
حضرت پاسخ دادند: يا اباخالد! به خدا سوگند مقصود از «نور» ائمّه عليهم السلام است. يا اباخالد! قطعاً نور امام در دلهاى مؤمنان روشن تر است از خورشيد تابان در روز و تنها

1.مسند عبدالعظيم حسنى، ترجمه حديث ۴۸، ۷۲؛ الكافى، ج ۱، ص ۳۷۷.

صفحه از 272