شميم ولايت - صفحه 252

فهم و ترجمه برخى آيات قرآن خيلى روشن است و براى همه بشير و نذير است، ولى بدون عنايت به توضيحات پيامبر اكرم و ائمه عليهم السلام بسيارى از آيات و معارف بلند قرآنى دانسته نمى شود. بدين دليل، در تبيين اين دسته از آيات، بى نياز از احاديث نيستيم.
تفكيك تفسير از حديث، پيروى از تفكّر طاغوتى «حسبنا كتاب اللّه» است كه بر اين اساسِ كج، خشتِ اوّلِ جدايىِ قرآن و عترت «ثقلين» نهاده شد تا بناى كاخ هوا و هوس رياست پرستى بالا رود.
اين افتراق، سرچشمه خيانتى بود كه امّت واحده را در همه چيز، از جمله تفسيرِ قرآن و دين، به فرقه ها و نحله هاى گوناگون و حتى متضاد منشعب ساخت.
بى شك روايات متقن و معتبر اهل بيت عليهم السلام در تبيين وحى، نقش تعيين كننده و اساسى دارد و بسان مشعلى فروزان، فرا راه مفسران قرار مى گيرد. در مسند حضرت عبدالعظيم، شانزده روايت تفسيرى يافت شد كه به سه بخش تقسيم مى شود.

يكم: برترين مصداق

آياتى از قرآن، مفهوم عام و كلّى دارد و منظورِ رواياتى كه به تناسبى، آنها را در شأن اهل بيت عليهم السلام معرفى مى فرمايد، بيان برترين فردِ آيه است و نبايد موردِ آيه را منحصر به همان فرد دانست؛ زيرا لازمه اش آن است كه قرآن، تنها براى زمان خاصّى آمده باشد و براى كسانى كه در عصر نزول، حضور نداشته اند بهره اى جز خواندن و تبرّك جستن نداشته باشد؛ در صورتى كه بديهى است باران پر بركت هدايت و رودِ معارف قرآنى همواره جارى و سارى است و هر نوروزى بر مصداقى نو قابل انطباق است.
به اين نكته در اصطلاح علوم قرآنى، «جَرى و تطبيق» گفته مى شود. اين اصطلاح

صفحه از 272