مهدويّت در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني - صفحه 325

مى كند كه فرمود: «... فانّ للخامس من ولده ـ يعنى الصادق عليه السلام ـ ولداً اسمه جعفر يدّعى الإمامة اجتراءً على اللّه و كذباً عليه. فهو عنداللّه جعفر الكذّاب المفترى على اللّه عزوجل، و المدّعى لما ليس له بأهل. المخالف على أبيه و الحاسد لأخيه. ذلك الذى يروم كشف ستر اللّه عند غيبة ولىّ اللّه عزوجل.
ثمّ بكى على بن الحسين عليهماالسلام بكاءً شديداً ثم قال: كأنّى بجعفر الكذّاب و قد حمل طاغية زمانه على تفتيش أمر ولىّ اللّه و المغيب فى حفظ اللّه و التوكيل بحرم أبيه جهلاً منه بولادته. و حرصاً منه على قتله إن ظفر به، [و ]طمعاً فى ميراثه حتى يأخذه بغير حقه...؛۱
به راستى پنجمين فرزند او كه جعفر نام خواهد داشت، مدّعى مقام امامت خواهد شد. وى در نزد پروردگار، كذّاب و بهتان زننده محسوب است، و مدّعى مقامى است كه اهليت آن را ندارد. او با پدرش مخالفت مى كند و به برادرش نيز حسد مى ورزد. او در هنگامى كه ولىّ خدا غايب است، قصد افشاى اسرار پروردگار را خواهد داشت.
پس از اين، حضرت سجاد عليه السلام گريه شديدى كرد و فرمود: گويا مى بينم جعفر كذّاب را در حالى كه طاغيه زمان خود را در جست و جوى امر ولىّ خدا راهنمايى مى كند و حال آنكه ولىّ پروردگار در محافظت خداوند قرار گرفته و وكالت حرم پدرش به عهده وى نهاده شده است.

جعفر كذّاب به دليل جهلى (از روى تقصير) كه به ولادت ولىّ عصر عليه السلام دارد، حريص است كه آن حضرت را بعد از ولادت به قتل برساند تا به ميراث پدرش دست پيدا كند و ارث او را بدون استحقاق دريافت نمايد...».
از اين حديث و احاديث ديگر، فسق جعفر به جهاتى استفاده مى شود:
الف) ادعاى دروغين امامت در حقّ خود در حالى كه اهليت آن را نداشته است.
ب) مخالفت با پدرش امام هادى عليه السلام .

1.كمال الدين، ص ۳۱۹.

صفحه از 326