پژوهشي در روايات قرآني-تفسيري حضرت عبدالعظيم حسني - صفحه 21

صومٍ ولا صلاةٍ فى سفر ؛ «عادى»، دزدْ ، و «باغى» كسى است كه براى تفريح به دنبال شكار مى رود، اما نه براى كمك به خانواده اش. اين دو دسته در حال اضطرار نمى توانند از گوشت مردار استفاده كنند؛ همان طور كه در حال اختيار استفاده از مردار براى آنها حرام است. اين دو دسته در مسافرت هم نمى توانند نماز خود را شكسته بخوانند و روزه خود را افطار كنند .
آن گاه از امام سؤال كرد مقصود از اين بخش چيست؟ «وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ مَا أَكَلَ السَّبْعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ .» 1 امام در جواب فرمود: «المُنخَنِقَةُ الَّتى انخنقت بإخناقِها حَتّى تَموت، وَ المُوقُوذَةُ، الّتى مَرِضَت وَ وَقَذَها المرض حتّى لم تكن بها حركة المتردّية، التى تتردّى من مكان مرتفع إلى أسفل أو تتردّى من جبلٍ أو فى بدرٍ فَتَموت، و النطيحة، الّتى تنطحها بهيمة اُخرى فتموت ، و ما أكل السبع منه فمات ؛ منخنقه ، حيوانى است كه خفه شده باشد، موقوذه ، حيوانى است كه مريض شده و مرض او به جايى رسيده كه هنگام ذبح از خود حركت و عكس العملى نشان ندهد، متردّيه ، حيوانى است كه از جاى بلندى سقوط كرده و يا در چاهى افتاده و مرده باشد، و نطيحه ، حيوانى است كه حيوان ديگرى او را شاخ زده و مرده باشد، و مراد از و ما اكل السبُع ، حيوانى است كه درندگان او را دريده و او با همان، مرده باشد. مقصود از «وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ» قربانيهايى اند كه در جاهليت براى سنگ و يا بت ذبح مى شدند.
آن گاه عبدالعظيم از امام جواد عليه السلام درباره اين قسمت از آيه پرسيد: «وَ

1.مائده (۵) آيه ۳.

صفحه از 69