پژوهشي در روايات قرآني-تفسيري حضرت عبدالعظيم حسني - صفحه 50

است: «وَ لا يَأتُونَكَ بِمَثَلٍ اِلاّ جِئناكَ بِالحقِّ وِ أَحسَنَ تَفسيراً».۱ به مناسبت مقام و نيز سياق آيات، در برخى آيات، واژه تأويل، معناى تفسير اصطلاحى دارد و در برخى آيات معنايى غير از تفسير دارد و مصداق عينى و خارجى معنا مى دهد.
تأويل در علم تفسير، به معناى تفسير و يا يافتن نمود عينى يك كلام است. اين واژه در سخنان پيشينيان به معناى تفسير كلام بوده است؛ اعم از آنكه موافق ظاهر باشد و يا نباشد. در اين كاربرد، تأويل و تفسير، معنايى نزديك داشته و مترادف به حساب مى آيند. اما معناى ديگر تأويل كه مرادِ سخن و كلام است، اين است كه كلام، مابه ازاى خارجى دارد؛ يعنى اشياىِ عالمِ عين و واقع، مرادند؛ در گذشته باشند و يا آينده.
تأويل رؤيا در ماجراى يوسف عليه السلام نيز همين معنا را دارد : «هذا تَأويلُ رؤياىَ مِن قَبل» ؛۲ به تعبير ديگر، تأويل عبارت است از يافتن حقيقت معناى يك لفظ كه گاهى معنايى است و گاهى عينى خارجى؛ براى نمونه، فرمان «اُعبُدوا اللّه» ۳ زمانى كه جامه عمل نپوشيده و به مرحله عمل در نيامده، يك دستور تجريدى و ذهنى است ، اما وقتى جامه عمل پوشيد و در عالم خارج نمونه هايى از آن اتفاق افتاد، گفته مى شود كه عبادت تحقق پيدا كرده است. اين تحقق و عينيت يافتن، تأويل «اُعبُدوا اللّه» است و يكى از مصاديق آن، نماز مى باشد.
حقيقتى كه آيات قرآن اعم از امر و توصيه، به آن حقيقت مبتنى است و شامل همه آيات مى شود؛ اعم از محكم و متشابه، و امور خارجى كه الفاظ بر آنها دلالت مى كند و

1.فرقان (۲۵) ، آيه ۳۳.

2.يوسف (۱۲) ، آيه ۱۰۰.

3.نساء (۴) ، آيه ۳۶.

صفحه از 69